رکود نفس‌‌گیر در بازار کاغذ


حمید نیکدل رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، از رکود شدید حاکم بر بازار کاغذ خبر داد و گفت: قیمت‌ها در بازار کاغذ چند هفته‌ای است که با کاهش مواجه شده است ولی هم‌چنان بازار کاغذ و مقوا با رکود مواجه است.

وی ادامه داد:  این رکود،‌ با پایان سال تحصیلی،‌ پایان نمایشگاه کتاب و خروج ناشران از بازار کاغذ و … توام شده است و همین فضای بازار را نفس‌گیر کرده است.

نیکدل با اشاره به قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا گفت:  هر بند کاغذ تحریر 70 در 100 با گرماژ 70 گرم بندی یک میلیون و 650 تا یک میلیون و 680 هزار تومان قیمت‌گذاری شده است. اما خرید و فروش بسیار پایین است،‌ هم‌چنین کاغذ نیز بسته ای 198 هزار تومان است.

وی قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا را تاحدودی مطابق با واقعیت دانست و گفت:‌ تصور نمی‌کنم که قیمت‌ها کاهش جدی‌‌تری داشته باشد. 

نیکدل در پایان با اشاره به شرایط دشوار واردات کاغذ نیز گفت:‌ متاسفانه روند ثبت سفارش‌ها طولانی شده و تخصیص ارز به ناشران بالای 5 ماه طول می‌کشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رونمایی از پوستر هفتمین جایزه ارغوان


به گزارش خبرگزاری مهر، پوستر هفتمین دوره جایزه ادبی ارغوان با موضوع «چمدان» و طراحی مجید عباسی رونمایی شد.

مجید عباسی در نوشتاری درباره طراحی پوستر این جایزه توضیح داده است:

«وقتی از موضوع جایزه مطلع شدم، اولین تصویری که به ذهنم رسید، چمدانی بود که دربرگیرنده‌ خاطرات و هویت فرد است؛ چیزی فراتر از یک وسیله‌ی ساده‌ی سفر. چمدان نمادی از حرکت و جابجایی است؛ نشانه‌ای از ترک گذشته به امید ساختن آینده‌ای تازه که در عین القای هیجان، بار سنگین دلتنگی و چالش‌های ناشی از جدا شدن از ریشه‌ها را نیز به همراه دارد. به نظرم «چمدان» بازتاب‌دهنده‌ی تجربه‌ی مشترک بسیاری از انسان‌ها در دنیای امروز است که مهاجرت به واقعیتی روزمره تبدیل شده؛ اما استفاده مستقیم از تصویر چمدان برای این مسابقه، آن هم با موضوع «چمدان» کافی و قانع‌کننده به نظر نمی‌رسید. به همین دلیل به‌جای تصویر چمدان، از نمای پنجره‌ی هواپیما استفاده کردم؛ نمادی از سفر، تغییر، و چشم‌اندازهای تازه که حس فاصله گرفتن از گذشته و نزدیک شدن به مقصدی ناشناخته را تداعی می‌کند. این تصویر فضای میان گذشته و آینده را به نمایش می‌گذارد و حس تعلیق مهاجرت را به‌خوبی القا می‌کند. پنجره‌ی هواپیما می‌تواند لحظه‌ی عبور از مرزهای جغرافیایی و احساسی را به تصویر بکشد؛ لحظه‌ای که با امید و انتظار همراه است، اما اندوه و دلتنگی نیز در آن نهفته است. از این نظر، این تصویر به‌خوبی تضادهای درونی یک مهاجر را بازتاب می‌دهد؛ اشتیاق برای شروعی تازه و دلتنگی برای گذشته.»

هفتمین دوره جایزه داستان کوتاه ارغوان با دبیری اوژن حقیقی ویژه نویسندگان زیر ۳۰ سال، برگزار می‌شود. مهلت ارسال آثار به این‌رویداد از اول دی‌ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۴ است و داستان‌های کوتاه باید به صورت تایپ‌شده در فرمت‌های .doc. docx و .rtf در سامانه پایگاه اینترنتی جایزه «ارغوان» به نشانی www.jayezeharghavan.ir ثبت شوند.



منیع: خبرگزاری مهر

شعری برای قهرمانان خرمشهر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازه‌ترین مطالب، یاد شهدای حماسه‌ساز را گرامی داشتند. 

 

احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازه‌ترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشته‌های معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را می‌توانید در ادامه بخوانید: 

ما آمدیم‌.‌.. اما نبودید

پروانه بودید و پیِ پروا نبودید
عین یقین بودید در رؤیا نبودید

در هاله ابهام بود امروز ایران
دیروز اگر قربانی فردا نبودید

در سنگر عشق آفرینی لحظه لحظه
یار شما بوده خدا تنها نبودید

نام سلحشوری زمین می‌ماند اگر که
ای اهل خرمشهر در دنیا نبودید

دل را به دریای فداکاری سپردید
هرچند خودهم کمتر از دریا نبودید

یادم نرفته هرچه انشا می‌نوشتم
حتی نشد یکبار در انشا نبودید

مایی نبود امروز شاید اصلاً اینجا
دیروز اگر با جان به فکرما نبودید

جئنا لنبقی روی دیوارت نوشتند
زیرش نوشتید آمدیم اما نبودید

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ثبت ۹۶۵ هزار مشارکت در جشنواره کتابخوانی رضوی


به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا اسفاری مدیرکل ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، با اشاره به اتمام مهلت شرکت در سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی در پایان آذرماه ۱۴۰۳ گفت: میزان مشارکت و ارسال اثر در دو بخش مکتوب و الکترونیک به دبیرخانه جشنوراه ۹۶۵ هزار و ۲۷۱ مورد است.

وی افزود: این دوره از جشنواره بعد از آسیب‌شناسی صورت گرفته و انجام اصلاحات فرایندی با تعهد به گاه‌شمار جشنواره، برابر تاریخ فراخوان به مدت ۹ ماه، به اتمام رسید.

مدیرکل ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: در حال حاضر فرآیند داوری در جریان است که شاهد افزایش کیفیت آثار نسبت به دوره‌های پیشین هستیم. در تلاش هستیم پس از اتمام داوری، اختتامیه جشنواره را پیش از پایان سال جاری برگزار کنیم.

اسفاری گفت: مشارکت بین‌المللی را یکی از ویژگی‌های این دوره از جشنواره توصیف کرد و گفت: ۱۵۷ هزار و ۲۲۳ مورد مشارکت بین‌المللی این دوره ثبت شده است که اغلب از کشورهای عرب‌زبان شامل لبنان و سوریه است. همزمانی برگزاری این دوره از جشنواره با تحولات منطقه و شرایط خاص مردم مظلوم فلسطین و لبنان، موجب شد تا در این مناطق، بخش ویژه این دوره با موضوع حضرت محمد(ص) را مورد توجه بیشتری قرار دهیم. با هدف انجام اقدام فرهنگی برای خانواده‌های لبنانی و سوری که در حملات رژیم اشغالگر قدس دچار آسیب شده بودند، منابع جشنواره که به زبان عربی ترجمه شده بود در اختیارشان قرار گرفت و توانستند در بخش‌های مسابقه نقاشی و مکتوب، شرکت کنند.

وی در پایان گفت: سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی، با هدف ترویج کتابخوانی و توسعه کرامات انسانی و حیات طیبه توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، با همکاری بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر مبنای ۵ عنوان کتاب با موضوع امام رضا (ع) و ۴ عنوان کتاب با محوریت پیامبر اکرم (ص) برگزار شد که اشاعه و ترویج فرهنگ و معارف ائمه معصومین(ع) و آموزه‌های آن به ویژه فرهنگ منور رضوی؛ گسترش فعالیت‌های کتابخوانی و مطالعه کتاب‌های مرتبط با سیره حضرت محمد(ص) و حضرت امام رضا(ع)؛ شناسایی و معرفی کتاب‌های فاخر مرتبط با فرهنگ و سیره اهل بیت(ع) از طریق انتشار گسترده این آثار و تولید محتوای ادبی و هنری کتاب‌محور ناظر به فرهنگ معصومین(ع) در فضای فرهنگی جامعه، از اهداف این دوره از جشنواره بود.



منیع: خبرگزاری مهر

رمان «خیابان الزهرا»‌ واکنشی به طوفان الاقصی است؛ عناصر مهم در نوشتن رمان برخط


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: رمان «خیابان الزهرا»‌ به تازگی به قلم بهزاد دانشگر توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. دانشگر نگارش این‌رمان را تنها یک ماه پس از طوفان الاقصی شروع کرد و بخش‌های ابتدایی آن را به صورت برخط و در فضای مجازی منتشر کرد.

به بهانه انتشار نسخه مکتوب این رمان سراغ بهزاد دانشگر رفتیم و گپ و گفتی داشتیم.

متن مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* آقای دانشگر چه شد تصمیم گرفتید کتاب را در بستر فضای مجازی بنویسید و منتشر کنید؟

روند چاپ و نشر در کشور ما روند زمان‌بری است. معمولا نوشته شدن یک داستان بین چندماه تا یک سال طول می‌کشد، بعد از آن هم روند چاپ کتاب یکی دو سال طول می‌کشد. من احساس می‌کردم اگر بخواهم این رمان را سر فرصت و در فرایند طبیعی خودش بنویسم، خیلی طول می‌کشد. جنگی شروع شده بود و من احساس می‌کردم که باید واکنش من واکنشی باشد که همان روزهای جنگ مردم را حساس بکند و واکنشی از طرف من باشد. اینکه کتابی درباره مسائل غزه یکی دو سال بعد از آن طوفان الاقصی نوشته و چاپ بشود خوب است ولی به نظرم دیر بود.

ترجیح می‌دادم واکنشم سریع‌تر رخ بدهد. این است که تصمیم گرفتم همین‌طور که دارم می‌نویسم، آن را به صورت برخط و قسمت به قسمت منتشر کنم. یک بخش‌هایی را منتشر کردم و توجهاتی را هم جلب کرد. همان‌طور که شما گفتید بازتاب‌هایی داشت. بعدش دیگر سر فرصت متن را تکمیل کردم و فرایند چاپ را ادامه دادیم و به تازگی هم کتاب منتشر شده است.

* موضوع رمان خیابان الزهرا چیست؟ از چه دریچه‌ای به مسأله طوفان الاقصی و غزه پرداخته‌اید؟

این کتاب یک مجموعه چند جلدی است که تازه جلد اول آن منتشر شده است. داستان پر فراز و نشیب و پرحادثه و پرماجرایی درباره نوجوان اسرائیلی است که در روز طوفان الاقصی به همراه خانواده‌اش و برخی دیگر از اسرائیلی‌ها به اسارت گرفته شده و به داخل غزه برده می‌شود. این نوجوان آنجا با موقعیت‌های جدیدی روبرو می‌شود و مسائل جدیدی را می‌بیند که در مواجهه با این مسائل، باید تصمیمات مهمی بگیرد؛ چرا که این مسائل تغییرات بنیادینی در ذهنش به وجود می‌آورد.

* با توجه به قصه و موضوعی که این رمان دارد،‌ فکر می‌کنم داستان کتاب می‌تواند برای مخاطب غیر ایرانی هم جذاب باشد. درست است؟

این کار من نیست که کتاب را به دست مخاطب خارجی یا حتی اسرائیلی برسانم. ولی احتمال دارد اگر این اتفاق بیفتد و رمان به دست مخاطب اسرائیلی یا انگلیسی‌زبان برسد، اثرگذار باشد. من کتاب را برای مخاطب خودم نوشته‌ام. اینکه چه مخاطبی پیدا می‌کند، اتفاقی است که بعدها رخ می‌دهد و دست من نیست. اما شخصیت این رمان مسیر پر پیچ و خمی دارد و این اتفاقات می‌تواند حرف‌هایی برای مخاطب خارجی هم داشته باشد.

* گفتید قرار است این رمان چند جلد باشد. جلد اول آن که را زیرعنوان «فرار کن موسی، فرار کن»‌ منتشر شده است، از بخش‌هایی است که قبلا در فضای مجازی منتشر شده است؟

نه. آن چیزی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود، تقریبا ۲۰ درصد این کتاب است و هفتاد هشتاد درصدش جلد اول پیش از این هنوز منتشر نشده بود.

* قرار است که تا چند جلد ادامه داشته باشد؟

الآن مشغول نوشتن جلد دومش هستم و احتمالا جلد سومی هم داشته باشد.

* انتشار برخط رمان چه برای شما چه تجربه‌ای داشت؟ به دیگران جنین توصیه‌ای می‌کنید؟

خیلی به خود شخصیت نویسنده برمی‌گردد که این کار برایش خوشایند باشد یا نه. من چون آدم خیلی فعالی در فضای مجازی نبودم، برایم تجربه جالبی بود و تأثیر اولیه خوبی داشت. منتها به دلیل اقتضائات شغلی نمی‌توانستم حضور مداوم و زیادی در فضای مجازی داشته باشم. استمرار این کار احتیاج به فعالیت‌های جدیدی داشت که در توان من نبود. چون من صبح تا شب درگیر اتفاقات اجرایی شغل خودم در دفتر داستان حوزه هنری بودم و اگر می‌خواستم بیشتر از این به این کتاب بپردازم، از مشغله‌های خودم دور می‌افتادم و حق نویسندگان و دوستانم ضایع می‌شد.

در نوشتن رمان برخط چیزی که مهم است، منظم بودن است. من تا یک زمانی به صورت منظم جلو آمدم و نزدیک پانزده شاندزه قسمت از کتاب را در فضای مجازی منتشر کردم ولی بعد از آن گرفتاری‌های شغلی‌ام این اجازه را نمی‌داد. دیدم اگر بخواهم بدون آن اقتضائات هم بنویسم و ادامه بدهم، ممکن است داستان بی کیفیت شود و به مخاطب بی‌احترامی شود. به همین خاطر مهم است که نویسنده رمان برخط یک ارتباط مداوم و خوبی با مخاطبانش در فضای مجازی داشته باشد و سبک زندگی‌اش هم این اجازه را به او بدهد که هرروز یک وقت مناسبی را برای ادامه نوشتن داستان داشته باشد. برای خود من تجربه خوبی بود وی متأسفانه نتوانستم ادامه بدهم.

* شما تصمیم گرفتید از وقایع فاصله نگیرید و در کمترین فرصت یک اثر داستانی با موضوع طوفان الاقصی خلق کنید. نوشتن در دل حادثه چه‌قدر روی کار اثر می‌گذارد؟ این نوع نوشتن به خاطر هم‌زمانی با وقایع ویژگی‌های خاص و جدیدی به کار می‌افزاید. درست است؟

اصل اتفاق و آن چیزی که مدنظر من بود، این بود که رمان را با تعامل با مخاطبم جلو ببرم. یعنی تعامل با مخاطب چیزهایی را به رمان اضافه بکند و دقیقا از همان جایی که احساس کردم نمی‌توانم این تعامل را برقرار کنم، کار را در فضای مجازی ادامه ندادم. درستش این است که این تعامل برقرار شود ولی من من نتواستم این تعامل را ادامه بدهم.

* به لحاظ عاطفی چقدر روی کار اثر داشت؟ هم روی نثر شما و هم موقعیت‌ها و شخصیت‌پردازی‌ها.

تأثیر می‌گذاشت. روی روند حوادثی که در داستان پیش می‌آمد، به صورت جدی‌ تأثیر می‌گذاشت و باعث می‌شد که من هم احساس خستگی نکنم. احساس کنم که دارم کار جدی انجام می‌دهم و سهم خودم را ادا می‌کنم. طبیعتا من نمی‌توانستم در میدان مبارزه کاری کنم، ولی احساس کردم که میدان من اینجاست. جایی که می‌توانم در آن کاری انجام بدهم و توجه یک نفر را جلب بکنم، همین است. همین ویژگی‌های مثبت بود که باعث شد من این کار را تا پانزده قسمت پیش ببرم، وگرنه با مشغله‌ها و گرفتاری‌هایی که داشتم این کار ممکن نبود. به صورت کلی فکر می‌کنم نوشتن در دل وقایع باعث می‌شد من هم در کار خودم جدی‌تر باشم و آن را ادامه بدهم.

* درست است شما نتوانستید انتشار برخط آن را در فضای داخلی ادامه بدهید، اما امکان ندارد همین کار را در فضای انگلیسی‌زبان و عبری‌زبان انجام داد؟ با توجه به داستانی که روایت می‌کنید، فکر می‌کنم برای مخاطب خارجی جذاب خواهد بود.

بله، ولی واقعیتش این است که این کار، کار من نیست. کار من نوشتن است. چیزی که شما می‌گویید یک مدیریت رسانه‌ای می‌خواهد که اگر من بخواهم دنبال آن بروم از دیگر کارهایم باز می‌مانم. من در این سال‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌ام که باید کار خودم را انجام بدهم و کار من هم نوشتن است. بقیه کارها را به عهده دیگر افراد می‌گذارم. کسانی که ارتباطات رسانه‌ای دارند و می‌توانند این کار را انجام بدهند، باید انجام بدهند.

* یعنی اگر کسی چنین پیشنهادی بدهد استقبال می‌کنید؟

بله، حتما. من کتاب را برای همین نوشته‌ام. من که ننوشته‌ام تا برای خودم بماند. نویسنده کتابش را می‌نویسد تا مخاطب بخواند و با آن ارتباط برقرار کند و دایره خوانندگان آن گسترش پیدا کند و بتواند بر آدم‌های اطرافش تأثیر بگذارد. ولی من با اینکه نویسنده خودش تبدیل به یک آدم رسانه‌ای شود مخالفم. الآن می‌بینید طرف اهل رسانه است اما به جای اینکه در زمینه رسانه‌ای کار خودش را به خوبی انجام بدهد، می‌آید و رمان می‌نویسد. به نظر من همان‌قدر که این کار اشتباه است، به همان اندازه رفتن من به سمت کار رسانه‌ای اشتباه است؛ چون تخصص من نیست و کار من نیست.

امیدوارم اهل رسانه کتاب را بخوانند و اگر می‌توانند برای کارهای رسانه‌ای در کنار ما باشند.



منیع: خبرگزاری مهر

۱۰۲ روایت مردمی از امام جمعه مردمی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مردم پناه» به همت مرکز روایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی، در 212 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 102 خاطره مردم از امام جماعت شهید تبریز را روایت می‌کند؛ مردی که از مردم بود و پناه آنها. شهید آیت‌الله آل هاشم مردی بود که در میان مردم می‌زیست و با منش اخلاقی خود، حتی افرادی را که دل در گرو انقلاب نداشتند، مجذوب می‌کرد.

در مقدمه کتاب آمده است: «خبر شهادت سرنشینان پرواز اردیبهشت که پیچید، لابه‌لای روایت اشک‌ها و حسرت‌ها، یک کلمه را زیاد می‌شنیدیم: «ائل دار و مردمی». این کلمه شده بود فصل مشترک همۀ روایت‌ها، به خصوص روایت‌های مردم از آیت‌الله آل هاشم؛ امام جمعه‌ای که تراز جدیدی از امام جمعه بودن و مدیریت و تربیت ایجاد کرده بود. این تراز در عالم واقع جدید بود، اما در حقیقت نه. اصلاً بنا بود روحانی همین‌طور مردمی باشد؛ دوشادوش مردم رنج دیده. بنا بود امام جمعه همین‌طور باشد؛ در کنار مردم و همدرد با آنها. انگار زمان ما را بلعیده بود و منشور روحانیت امام خمینی(ره) شده بود گمشده جامعه و حالا که نمونه‌اش را در گوشه‌ای از شمال غرب کشور پیدا کرده بودیم، باید به همه نشان می‌دادیم منشور روحانیت نه تنها اصطلاحی انتزاعی نیست؛ بلکه حتی می‌تواند ما به ازای بیرونی داشته باشد.»

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

برای تدوین این کتاب، خاطرات مردم شهر با برگزاری پویش «روایت سید شریف شهید» گردآوری و منتخب آنها با هدف یکسان‌سازی قلم، بازنویسی شده است. گزیده‌ای از این روایت‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:

اتاق مخصوص

ارتباطش با خانواده شهدا طوری بود که انگار برادر خودش شهید شده است و این‌ها خانواده او هستند. هوایشان را خیلی داشت. با حاج حسن مشهدی عبادی، مسئول روابط عمومی تبلیغات ارتش تبریز، هماهنگ می‌کرد تا در عیدهای پیش‌رو حتماً به دیدار خانواده شهدا بروند. بعضی مراسم‌ها مثل سالگردها و ختم‌ها یا مراسم‌های مذهبی هم بود که خودش از طرف ارتش و مساجد برگزار می‌کرد.

تأکید می‌کرد که حتماً خانواده شهدا و جانبازان را دعوت کنند. با اطمینان می‌توانم بگویم مجلس ختم یک شهید را هم از دست نداد. برای جانبازان خیلی احترام قائل بود و به آنها اهمیت می‌داد. روزهایی که تبریز بود یا در بیمارستان به عیادتشان می‌رفت یا در خانه به دیدارشان.

 یکی از اتاق‌های بیمارستان ارتش را به پشتیبانی از جانبازها اختصاص داده بود آنجا را پر از وسایل ضروری کرده بود. هر جانبازی که می‌خواست ترخیص شود، از آنجا سهمیه داشت: رخت و لباس تمیز و مرتب خوراکی و پول سهمیه‌اش را که می‌گرفت، راهی خانه‌اش می‌شد.

نهی عملی

-حاج آقا، فلانی اصلاً روزه نمی‌گیره.

-از کجا می‌دونین؟

-خیلی راحت روزه خواری می‌کنه.

-خب شاید کسالت داره.

حاج آقا آل‌هاشم سعی داشت از اشتباه‌ها چشم‌پوشی کند، ولی این‌بار ظاهراً قضیه جدی شده بود، چند نفری این خبر را به ایشان گزارش کرده بودند. چند روز دیگر گذشت اما همچنان این ماجرا تکرار می‌شد. یک روز حاج آقا گفت: «به این آقا بگین بیاد دفتر!» چند نفر دیگر از کارکنان هم در دفتر بودند تا این آقا وارد اتاق شد، حاج آقا گفت: بابا من ایشون رو می‌شناسم، این مرد اصلاً اهل روزه‌خواری نیست. من هم فکر کردم کیه که می‌گن روزه نمی‌گیره. بعد هم به آن همکار گفت: شما بفرمایین سر کارتون اشتباه شده.

از آن روز به بعد این شخص دیگر روزه‌خواری نکرد و همیشه هم در نماز جماعت‌ها حاضر بود.

عیادت از نقاش شهدا

همسرم، آقای کریم‌نژاد، اطلاع داد که حاج آقا آل‌هاشم می‌خواهد به عیادت استاد مرتضی شریفی برود. استاد شریفی از اوایل انقلاب در زمینه هنر انقلابی فعالیت می‌کرد. زمانی که رایانه نبود، پوسترهای دستی طراحی می‌کرد. اوایل حضور حاج آقا آل‌هاشم در تبریز، استاد در بستر بیماری افتاد. حاج آقا وقتی اطلاع پیدا کرده بود به همسرم گفته بود که برای عیادت هماهنگ کند.

من 20 سال شاگردی استاد را کرده بودم و رفت و آمد داشتیم. زودتر رفتم به منزلش تا مقدمات پذیرایی را آماده کنم. وقتی گفتم قرار است امام جمعه بیاید عیادت، هم ذوق کرد و هم تعجب: «مگه امام جمعه هم میاد دیدن کسی مثل من؟ این دیدار برای من هم تازگی داشت و هیجان داشتم بدانم چطور جلو می‌رود. وقتی همسرم زنگ زد و گفت نزدیک خانه‌اند، جلوی در رفتم. یک تاکسی زرد رنگ ایستاد جلوی خانه و حاج آقا از آن پیاده شد. نه محافظی در کار بود نه تشریفاتی. آمد داخل و با استاد دیده‌بوسی کرد. بعد از احوال‌پرسی سراغ آثار استاد رفت، یکی یکی کارها را با دقت می‌دید و گاهی درباره برخی از آنها با استاد حرف می‌زد. مشخص بود رفتارش از روی علاقه است نه از سر بازکنی. جلوی یک تابلو ایستاد و شروع کرد به تحسین از هنر استاد. تابلوی نقاشی شهید آذرآبادی حق بود.

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

چند قدم بعد که به تابلوی شهید دیگری رسید، دوباره شروع کرد به تعریف و تمجید از اثر. خیلی خاکی و متواضع پای درد دل استاد شریفی نشست. قرار بود بسازبفروشی خانه استاد را بازسازی کند و او مجبور بود مدتی در خانه اجاره‌ای زندگی کند. خانه جدید جای مناسبی نداشت که استاد آثارش را نگهداری کند. حاج آقا تا مدت‌ها پیگیر محل مناسب برای آثار ایشان بود. با اینکه نتیجه‌ای نداشت، نفس این پیگیری برای همه ما ارزش داشت و دلگرممان می‌کرد که در استان کسی به هنرمند و هنرش بها می‌دهد.

عینک حاج آقا

-حاج آقا تشریف می‌برین مراسم افطاری؟

-من خونه خواهرم مهمونم. احتمال داره نرسم.

ماه رمضان بود و تازه به تبریز آمده بودند. یکی از هیئت‌ها برای مراسم افطاری کارت دعوتی فرستاده بود. از من که پرسیدند چطور حاج آقا آل هاشم را دعوت کنیم؟ گفتم: «خودتون برین پیش حاج آقاد و دعوتنامه رو بدین بهشون.» بعد از آن روز هی از من پیگیر بودند که حاج آقا می‌آد؟ نمی‌آد؟

اوایل حضور حاج آقا در تبریز بود و برای رفتن به جاهایی که نمی‌شناخت، احتیاط می‌کرد. چون بزرگان زیادی هم دوروبرش بودند به خودم جرئت نمی‌دادم حتی چیزی را پیشنهاد کنم. چون هیئت از من پیگیر بود، مجبور شدم زنگ بزنم و جویا شوم که گفتند مهمان‌اند. اصرار نکردم و گفتم: «حاج آقا هر طور راحت باشین ما در خدمتیم و قطع کردم.»

10 دقیقه‌ای گذشته بود که دوباره تماس گرفتند که کجایی؟ گفتم: «دارم میرم همون هیئت افطاری.» گفت: «همون جا جلوی در باش.» من هم رسیدم. پرسیدم: «حاج آقا آخه شما مهمون بودین؟»

گفت: «نه احساس کردم شاید بعداً بگن چون مسیر فکری هیئت خاصه، آل هاشم نمی‌آد.»

 این هیئت با فضاهای انقلابی و دفتر امام جمعه زیاد مأنوس نبود. تا وارد مجلس شد، همه بهت‌زده نگاه می‌کردند. انگار هیچ‌کس انتظار نداشت حاج آقا برود؛ حتی متولیان خود هیئت. افطار کرد و حدود 20 دقیقه‌ای نشست، بعد عذرخواهی کرد: «من خونه خواهرم مهمونم و باید برم.» خداحافظی کرد و رفت.

با یکبار آمدن کاری کردند کارستان. اهل آن هیئت و حتی خانواده‌هایشان را جذب انقلاب و نماز جمعه کردند. همان جا به ایشان گفتم: «حاج آقا، عینک شما هم انقلابیا رو می‌بینه و هم اونایی رو که با انقلاب مأنوس نیستن. شما امام جمعه هر دو هستین.»

تربیت پینگ‌پنگی

وسط بازی بود که فرمانده لشکر را صدا کردند، پای تلفن بازی نصفه ماند. حاج آقا عصرها با فرمانده لشکر پینگ‌پنگ بازی می‌کرد. بازی‌اش هم خیلی خوب بود و اغلب هم همه‌مان را می‌برد. فرمانده رفت جواب تلفن را بدهد. حاج آقا رو کرد به یکی از کارکنان که آنجا توی سالن ایستاده بود.

-تو بیا ببینم چیزی بلدی؟

او هم رفت پای میز. سرویس دست حاج آقا بود. تا طرف دستش را برد بالا که جواب سرویس را بدهد یک دسته کارت پاسور از توی جیبش ریخت روی زمین و میز. فرصت نشد تعجب کنیم یا نگران شویم. یک دفعه حاج آقا رو کرد به یکی از همراهانش.

-آقای فلانی بیا اینجا بیا!

تا طرف خواست به خودش بجنبد، حاج آقا بدون وقفه هی حرف توی حرف آورد.

-بدو ! بدو برو به فرمانده لشکر بگو فلان چیز چطور شد و فلان … جملات اصلاً مفهوم نبودند. مشتی کلمه درهم می‌گفت.

همین‌طور که تندتند از طرف می‌خواست کاری کند که اصلاً معلوم نبود چه کاری است، راه افتاد.

بابا به تو می‌گم… اصلاً ولش کن بذار برم خودم بهش بگم! و راهش را کشید و به سمت اتاقش رفت. همه این بازی‌ها را درآورده بود تا آن نیرو فکر کند اصلاً حاج آقا پاسورها را ندیده است. همیشه همین‌طور بود، هر وقت خطایی از کسی سر می‌زد، کم‌کاری یا لغو دستور طوری خودش را به ندیدن می‌زد که از خجالت آب می‌شدیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

اختتامیه جایزه ادبی جلال در کتابخانه ملی برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، آیین اختتامیه «هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد» چهارشنبه ۳ بهمن با حضور سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهالی قلم و اصحاب فرهنگ، ادب و رسانه برگزار و از برگزیدگان تقدیر می‌شود.

این‌مراسم روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در تالار قلم کتابخانه ملی به نشانی تهران، بزرگراه شهید حقانی، بعد از ایستگاه مترو حقانی، خروجی کتابخانه ملی برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر

«کتاب شناسی اختصاصی غزه» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «کتاب شناسی اختصاصی غزه» که حاوی اطلاعاتی در مورد سرزمین و تاریخچه غزه است به مناسبت روز غزه نماد مقاومت فلسطین، شنبه ۲۹ دی رونمایی می‌شود.

غزه بی‌جهت نماد مقاومت فلسطین نشده و تاریخچه طولانی و ریشه‌ای عمیق در این منطقه مهم وجود دارد. این‌کتاب حاصل تلاش حجت الحق حسینی استاد تمام دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی است و اطلاعات مهمی مربوط به سرزمین و تاریخ کهن «غزه» شامل «کتابشناسی اختصاصی غزه» به ۱۴ زبان بین المللی، «حضرت هاشم (ع) جد پیامبر و گنج پنهان غزه» و همچنین «درنگی بر تاریخ و فرهنگ غزه» را در بر می‌گیرد و زاویه نگاه روشنی به مخاطب از این روزهای مظلومیت مردم غزه می‌دهد.

رونمایی از این کتاب با حضور خالد قدومی نماینده حماس در ایران معاونین وزاری فرهنگ و علوم، عبدالله جاسبی، عظیم ابراهیم پور مسئول قرارگاه جهاد تبیین کشور، حسین فدایی رئیس دفتر بازرسی دفتر مقام معظّم رهبری رؤسای برخی دانشگاه‌های کشور و جمعی از مسئولین لشکری و کشوری، کنشگران حوزه مقاومت و پژوهشگران این حوزه همراه است.

این مراسم روز شنبه ۲۹ دی از ساعت ۹ در تالار همایش‌های کوثر مسجد امام صادق (ع) واقع در خیابان آیت الله طالقانی، میدان فلسطین برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر

شعر فارسی در افغانستان در معرض نابودی است


به گزارش خبرگزاری مهر،‌ جلسه هیات علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر با حضور محسن جوادی سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ابراهیم حیدری مدیر عامل خانه کتاب و ادبیات ایران، حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران، فریبا یوسفی دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر و اعضای هیات علمی این‌جشنواره برگزار شد.

در ابتدا حامد محقق گفت: در حال برگزاری جشنواره‌ای هستیم که به نوعی اختتامیه‌اش، آغاز دوره بعدی است. معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران، دبیرخانه دائمی جشنواره شعر فجر است و همه فعالیت‌های شعری این معاونت در طول سال همان روند دبیرخانه جشنواره تلقی می‌شود. به همین تناسب دبیرخانه فعالیت‌های خود را با برگزاری دوره‌های آموزشی، حضور شاعران در استان‌های مختلف، برگزاری شب شعرها و… به صورت مستمر ادامه می‌دهد.

وی افزود: در این دوره از ۷۰۹ ناشر، کتاب به دبیرخانه جشنواره شعر فجر رسید که در مجموع ۲۱۷۶ اثر را شامل می‌شود. دبیرخانه نیز به صورت مجزا، از مهرماه جمع آوری آثار را از مخزن خانه کتاب و ادبیات ایران شروع کرد. علاوه بر دسترسی به مخزن کتاب‌های خانه کتاب و ادبیات ایران، طی فراخوانی از ۵ آذر تا ۱۰ دی نیز پذیرای آثار ناشران در حوزه شعر بودیم.

معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران، درباره تفکیک‌بندی نهایی آثار رسیده به دبیرخانه این جشنواره گفت: در حوزه شعر کلاسیک ۱۰۳۵ اثر، در حوزه شعر نو ۸۵۵ اثر، در حوزه درباره شعر ۲۱۰ اثر و در حوزه شعر محاوره ۷۶ اثر جمع آوری شد که جمع آن به ۲۱۷۶ اثر رسید. تعداد آثار نسبت به سال گذشته ۵۳ عنوان کاهش داشته است. در حوزه شعر محاوره و کلاسیک شاهد افزایش تولید اثر بودیم و در حوزه شعر نو و درباره شعر با آمار کاهشی روبه‌رو بودیم که علت‌ آن بعد از رویداد قابل بررسی و پژوهش است. در این دوره ۴۷ درصد آثار به شعر کلاسیک تعلق دارد، ۳۹ درصد شعر نو و ۳ درصد شعر محاوره است.

هیات علمی نوزدهمین جشنواره متشکل از همه ایران است

ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران نیز در این نشست گفت: با مشورت‌های مختلفی که انجام شد، سعی کردیم اعضای هیات‌ علمی این جشنواره که از برجستگان شعر معاصر و از سراسر کشور هستند، از نظر اقلیمی، فکری، قشری و جنسیتی متنوع باشند و در نهایت خود این جمع یک ایران است. این انتظار از دولت می‌رفت که چنین جمعی را که یک ایران کوچک است، گرد آورد تا برآیند آن انتخاب و برگزیدن بهترین آثار شود.

وی افزود: این جشنواره کار خود را خیلی پیش‌تر آغاز کرده است و با طی کردن سلسه مراتب‌های مختلف از معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به معاونت شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران رسیده است و در ادوار مختلف برنامه‌های متنوع و گسترده‌ای را در استان‌ها و شهرستان‌های مختلف برگزار کرده است و بعد به سطح بین‌المللی رسید و در این بخش یا شعرا و ادبای دیگر کشورها به ایران می‌آمدند و یا شعرای ایران در دیگر کشورها حضور پیدا می‌کردند. ما با همان نگاه سعی کردیم در این دوره هم همان نشست‌ها را داشته باشیم و هم مسئله آموزش را جدی بگیریم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در پایان گفت: باید مسئله آموزش را برای همه اقشار و نواحی جدی گرفت. امیدواریم که در این دوره یک ماهه، بتوانیم فضای شعر پویایی را با کمک رسانه‌ها ایجاد کنیم، فضایی که محفل‌های فرهنگی سراسر کشور تحت تاثیر قرار دهد. در پایان این دوره، حتما روند برگزاری این جشنواره را به نقد و بررسی خواهیم نشست تا با آسیب‌شناسی از نقاط ضعف و ابقای نقاط قوت به باز تعریف دیگری برسیم و این برنامه را در سال‌های آتی با رویکرد جدیدی برگزار کنیم.

شعر هویت تمدن ایرانی است

محسن جوادی نیز در این نشست گفت: جشنواره بین‌المللی شعر فجر به عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای فرهنگی کشور، در حوزه کاری ماست، چرا که شعر هویت تمدن ایرانی است و هیچ جا مثل ایران شعر با این تنوع و نقش‌بندی و ماندگاری در خانه‌های مردم حضور ندارد. نشان این امر همان کتاب حافظ و سعدی است که در هر خانه ایرانی یافت می‌شود.

وی افزود: شعر در فرهنگ ایرانی فارغ از اینکه منتقل‌کننده مضمون هدایت‌گری باشد، در کاستن آلام و آرامش‌بخشی و رشد معنوی مردم بسیار موثر است و به همین دلیل نباید از جنبه زیباشناسانه شعر غافل بود. شعر می‌تواند علقه‌های وطنی را حفظ کند و برای کسانی که مهاجرت کرده‌اند، علقه‌ها را احیا کند. به همین دلیل خانه کتاب و ادبیات ایران وظیفه سختی را بر عهده دارد و البته که باید بخش ادبیات را جدی‌تر بگیرد. خوشحالیم که در این دوره از جشنواره بزرگان و پیشکسوتان خوب و شناخته‌شده‌ای را در کنار خود داریم، همچنین تشکر دارم از خانم فریبا یوسفی که دبیری این رویداد را قبول زحمت کردند.

سرپرست معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه این برنامه به دلیل اتفاقات و تغییرات، با اختلال در زمان‌بندی شروع شد، عنوان کرد: البته بسیاری از مقدمات این برنامه خیلی پیش‌تر آغاز شده بود و با وجود همت و اشتیاقی که در برگزارکنندگان این دوره می‌بینم، چشم‌مان به آینده روشن است و مطمئنم رویداد پیش‌رو در راه اندازی یک جریان ادبی و ترویج شعر موثر خواهد بود.

جوادی در پایان گفت: به نظر می‌توان درباره مکان برگزاری جشنواره ایده‌های نویی داشت، بنده از مکانی غیر از تهران، در جهت عدالت فرهنگی استقبال می‌کنم همچنین از پیشنهادات و طرح‌های مستند و علمی ارائه شده، استقبال و مقدمات اجرایی را فراهم خواهیم کرد.

فریبا یوسفی نیز در این نشست گفت: از این اعتماد به من که کوچکترین عضو در حوزه شعر هستم، سپاسگزارم و امیدوارم بزرگترین رویداد شعر در کشور را به سلامت به مقصد برسانیم تا یکی از بهترین جشنواره‌های شعر فجر را شاهد باشیم. از روز اول به دنبال این بودم که چگونه می‌توان خدمت شایسته‌ای به شعر داشت، خدمتی که رضایت خداوند هم در آن مشهود باشد. این میان به قول‌ها و پیمان‌ها خوش‌بین هستم و امیدوارم در بخش‌های اصلی و جنبی اتفاق متفاوتی رقم بخورد و به سمتی حرکت کنیم که کار بهتر مورد انتظار، برآورده شود.

دبیر علمی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر ادامه داد: با اینکه زمان کمی در اختیار داریم اما من قائل به این هستم که همیشه در زمان بندی‌های بسته و محدود اتفاقات بهتری رقم می‌خورد.

زکریا اخلاقی در این نشست با اشاره به اهمیت جشنواره بین‌المللی شعر فجر گفت: آثار زیادی در این رویداد مورد داوری قرار می‌گیرند و این مسئله مسئولیت ما را در حسن انجام کار سخت می‌کند. انتخاب یک کتاب از بین دو هزار کتاب و کنار گذاشتن این حجم از کتاب‌ها و آثار سخت است.

وی در ادامه با اشاره به جشنواره فیلم فجر که در هر بخش چندین برگزیده دارد، گفت: ما نیز همچون دیگر جشنواره‌های ملی، باید تعداد برگزیده بیشتری داشته باشیم و این رویکرد به رونق جشنواره و ایجاد ذوق‌ در شاعران کمک می‌کند. اثر برگزیده جشنواره می‌تواند همان کتاب سال نباشد و در آن بخش می‌توانیم برگزیده و جایزه دیگری داشته باشیم.

اسماعیل امینی نیز در این نشست گفت: این جشنواره همچون هر سال برگزار می‌شود و می‌گذرد، اما باید توجه کرد که سالیان بعد انتخاب ما داوری خواهد شد و این کارنامه از ما در تاریخ به جا می‌ماند. باید اشعار تثبیت و چاپ شده را در داوری بیاوریم. جشنواره بین‌المللی شعر فجر، یک رویداد ملی است نه جشنواره‌ای برای حکومت! و حاکمیت تنها مجری و متولی برگزاری این رویداد است.

وی افزود: جشنواره شعر فجر برگرفته از فرهنگ مردم است. معتقدم که این جشنواره باید چندین مرجع داوری داشته باشد. مثلا انتخاب برگزیده از منظر اساتید ادبیات دانشگاهی، منتقدان برجسته ادبی، ناشران و… به این صورت اگر جشنواره چندین مرجع داوری داشته باشد برای مخاطبان اعتماد ساز و جریان‌ساز خواهد شد و موضوع ملی بودن آن تجلی بیشتری پیدا خواهد کرد و فعالان حوزه ادبیات، احساس تعلق بیشتری نسبت به این رویداد خواهند داشت.

شعر فارسی در افغانستان در معرض تهدید نابودی است

در بخش دیگری از این نشست ابوطالب مظفری که به صورت مجازی در جلسه حضور داشت، گفت: حتی اگر یکی از پیشنهادات ویژه در این دوره عملی شود، خودش یک گام رو به جلو است و حداقل به یک بخش جامه عمل پوشانده‌ایم. توجه به بخش بین‌الملل و اشعار دیگر کشورهای فارسی زبان به ارتقاء جایگاه زبان فارسی کمک می‌کند.

وی افزود: هم اکنون زبان و شعر فارسی در کشور افغانستان در معرض تهدید نابودی است. اگر به جنبه بین‌المللی شعر و همچنین به برنامه کنگره‌های شعر در حوزه شعر افغانستان توجه شود، در مسیر ارتقاء شعر فارسی گام مهمی برداشته‌ایم.

وحید عیدگاه طرقبه‌ای نیز گفت: داوری‌ ما بعدها داوری می‌شود و اگر نگاه ما جامع و بدون سویه باشد و به همه شاعران و آثار فرصت برابر دهیم، شأن جشنواره ارتقا پیدا خواهد کرد و به عنوان جشنواره‌ای بی طرف، معرفی خواهد شد. به نظرم همت ما بر این باشد که بهترین کتاب شعر را جدا از اینکه در چه قالبی است، انتخاب کنیم در شعر ارزش کیفی مطرح است، نه ژانر و قالب آن.

لزوم تمرکز زدایی از جشنواره شعر فجر

عالیه مهرابی در این نشست با اشاره به خوشحالی خود از اینکه دبیری این دوره از جشنواره را یکی از بانوان شاعر برعهده دارد، گفت: این اتفاق را به فال نیک می‌گیرم و حتم دارم اتفاقات ویژه‌ای در این دوره رقم خواهد خورد. لازم است در تعداد برگزیده‌های جشنواره تجدید نظر شود. تعدد اشعار نو، کلاسیک و… زیاد است و لزوم این امر احساس می‌شود.

وی با پیشنهاد ویژه برگزاری پیش‌نشست‌ها به تمرکز زدایی در جشنواره شعر فجر تاکید کرد و گفت: اگر در هر استان یک پیش‌نشست ادبی برگزار شود، قطعا به جریان‌سازی موثری در جشنواره شعر فجر منتهی خواهد شد.

مهرابی درباره ایجاد حوزه‌های شعری مختلف در سایر استان‌ها، شعر جوان و… که می‌توانند پیش رویداد شعر فجر باشند تاکید و از پیشنهادهایی چون بخش بین‌الملل و سایر پیشنهاداتی که قابلیت عملی شدن دارند، استقبال کرد.

قربان ولیئی نیز در این نشست گفت: زمان کمی در اختیار داریم و در این شرایط جای نظرات استراتژیک و غیرقابل اجرا برای این دوره نیست. از پیشنهاد تفکیک و تعدد برگزیده استقبال می‌کنم. اما باید تفکیکی معنادار و پرورش یافته را جایگزین کنیم، مانند ایجاد بخش‌هایی برای شاعران که اشعار نوآورانه و یا جریان‌ساز دارند، مثل جریان‌سازی که اشعار احمد عزیزی با مثنوی داشت و یا بخش احیای سنت‌های کلاسیک در شعر فارسی، بخش شعر آینده و چند رسانه‌ای و… به این شکل می‌شود با ورود به حوزه محتوا در شعر به مفاهیم بدیعی رسید. اما این آیتم‌ها باید خوب پرورش داده شود تا به‌صورت هدفمند جشنواره را برگزار کنیم.

وی در پایان سخن خود بر احیای بخش بین الملل و اشعار کشورهای فارسی مانند هند، تاجیکستان و افغانستان تاکید کرد.

میلاد عرفان‌پور نیز در این نشست گفت: باید رویداد مهم جشنواره بین‌المللی شعر فجر در جهت زیست بوم فرهنگی و اسلامی باشد. این جشنواره پرچم رویدادهای ادبی شعری در کشور است.
در پایان این جلسه پوستر نوزدهمین جشنواره بین المللی شعر فجر که اثر مسعود نجابتی است رونمایی و سپس احکام هیات علمی به آنها داده شد.



منیع: خبرگزاری مهر

۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده‌یادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. 

یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

مرگ تدریجی مواریثِ فرهنگی

(نقد عملکرد وزارت میراث فرهنگی و توابعش، از جمله درباره مرمت خانه پدری آل‌احمدها)

لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ

(آیة 2، سوره الصف)

خانه تاریخی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم 15 سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایه‌گذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.

 از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجه‌ای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهره‌برداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بی‌خبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟

قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهم‌اند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:

*بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم، و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه خواهند ماند.

* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن ده‌ها صفحه کتاب مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد می‌گیرند و عمیق‌تر احساس هویت می‌کنند.

* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماری‌اند و با بی‌توجهی و تخریب آن‌ها، بخش مهمی از گنجینة هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.

* بناهای تاریخی جاذبه‌های مهم گردشگری‌اند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی می‌شوند.

پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالش‌های مداوم و ظاهراً لاینحل است؟

 مهمترین چالش‌ها درین راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بی‌توجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهی‌های کارشناسی و سرانجام، گرفتارشدن در دام مرمت‌های غیرعلمی و غیراصولی.

متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق آمدن برین چالش‌ها عبارتند از:

1) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی،

2) تربیت مرمت‌گر متخصص و متعهد،

3) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفه‌کننده،

4) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.

حال ببینیم درین رابطه چه کرده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به¬صراحت از حضور “دلالان” یاد کرده است و واگذاری پروژه‌های مرمتی به “پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی”. یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژه‌های مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!

اخبار ناگوار تازه‌ای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده می‌شوند، بی‌اعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوان‌های فریبنده‌ای مانند “نمایشگاه صنایع دستی”، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بی‌ربط، همراه با نصب سازه‌های فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.

و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آل‌احمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آل‌احمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیه‌ها و دست‌اندازی‌های اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینه‌های ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبرو می‌شویم.

وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان می‌اندازد. یک روز صورت‌وضعیت را بهانه می‌کند و یک روز ریز متر می‌خواهد. یک روز می‌گویند دریافت وام ربطی به صورت‌وضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری می‌گوید. گویی کارشناسان صندوق بهره‌برداری و احیای خانه‌ها و بناهای تاریخی، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!

بدون تردید، ادامه این روند نتیجه‌ای نخواهد داشت جز “مرگ تدریجی” میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم