نه‌تنها زمین، بلکه «تاریخ» را هم می‌دزدند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یک‌صدایی‌ای که برای حمایت از فلسطین در حدود دو سال گذشته در سطح جهان ایجاد شده است، سابقه تاریخی ندارد، این برای اولین‌بار است که نویسندگان، شاعران و پدیدآورندگان هنری در سراسر جهان، به زبان‌ها و آیین‌های مختلف، یک‌صدا جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه را محکوم کرده و بارها و بارها به‌روش‌های مختلف این اعتراض خود را نشان داده‌اند.

طی ماه‌های گذشته می‌توان توجه ویژه نویسندگان به موضوع فلسطین را بیش از پیش احساس کرد، در این مدت، آثار متعددی درباره غزه، مردم این کشور، مظلومیت آنها در برابر زیاده‌خواهی‌ها و تجاوزات اسرائیل، فرهنگ و تاریخ این خطه و… منتشر شده است که هرکدام تلاش دارند صدایی از بی‌صداهای غزه و رسانه‌ای باشند برای انتشار دردهای مردم این منطقه.

کتاب «حیات پس از مرگ تصاویر فلسطینیان» نوشته عزه الحسن از جمله این آثار است که به‌عنوان یکی از نامزدهای نهایی جایزه فلسطین 2025 معرفی شده است. نویسنده تلاش دارد در این کتاب به یک موضوع مهم اما مغفول در جریان جنایات پی‌درپی رژیم صهیونیستی به خاک غزه بپردازد، این کتاب که از سوی انتشارات پالگریوی مک‌میلان در سال 2024 منتشر شده، موضوع اصلی خود را به بررسی پاک‌سازی فلسطین و آرشیو مردم این کشور توسط اسرائیل اختصاص داده است؛ در واقع نویسنده تلاش دارد با ارائه مستندات مختلف به این نتیجه برسد که ارتش رژیم صهیونیستی به یک «چپاول استعماری» دست زده است و تلاش دارد پس از هر حمله، آرشیو فلسطینیان را غارت کند یا از بین ببرد.

کتاب , کشور فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , نوار غزه ,

نویسنده در ابتدای کتاب، برخورد خود با حلقه فیلمی را آغاز می‌کند که از حمله اسرائیل سال 1982 به اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در لبنان و غارت‌های پس از آن جان سالم به‌در برده بود. او می‌نویسد: «برخورد من با بقایای بصری غارت و آنچه از آن پدید آمد، هرگز مرا رها نکرد. امکان خلق چیزی نو از دل ویرانه‌ها وجود داشت».

نویسنده که خود نیز فیلم‌ساز است، با فضایی دست و پنجه نرم می‌کند که به‌دلیل پاک‌سازی، ارتباط اندکی با گذشته دارد و در عین حال فضایی را می‌جوید که پتانسیل تخیل را ممکن می‌سازد. در آن فضا، «بقایای بصری غارت» ـ همان‌طور که الحسن اشیای مرتبط با فلسطین و جامعه فلسطینی را توصیف می‌کند ـ تحت تأثیر خشونت استعماری دگرگون می‌شوند و این اشیاء نیز به‌نوبه خود بر رابطه‌ فلسطینیان با یادگارهای گذشته‌شان تأثیر می‌گذارند.

به‌اعتقاد نویسنده؛ یک الگوی چرخه‌ای در مورد پاک‌سازی و غارت وجود دارد. الحسن توضیح می‌دهد که چگونه حمله به یک آرشیو، باعث شکل‌گیری نهادی جدید برای حفظ آنچه از آن آرشیو باقی مانده می‌شود؛ حتی با وجود اینکه استعمار اسرائیل همچنان به تلاش‌های فلسطینیان برای حفظ حافظه حمله می‌کند. نویسنده اشاره می‌کند که اسرائیل برای غارت آرشیوهای فلسطینی از مرزها عبور کرده است. الحسن با مطرح کردن نکته‌ای مهم، می‌نویسد: «در حالی که غارت نهادهای فلسطینی معمولاً ثبت و مستند می‌شود، غارت و تخریب آرشیوهای خصوصی افراد در طول تهاجمات و بمباران‌ها نادیده گرفته و فراموش می‌شود.»

کتاب , کشور فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , نوار غزه ,

نویسنده در سراسر کتاب «حیات پس از مرگ تصاویر فلسطینیان»، نمونه‌هایی از آرشیوهای خصوصی را ارائه و نشان می‌دهد که چگونه بقایای چنین آرشیوهایی، حافظه‌ خشونت استعماری اسرائیل را با خود حمل می‌کنند و رژیم صهیونیستی چگونه تلاش دارد از طرق مختلف این آرشیو را که به‌نوعی زنجیره‌ای از حافظه جمعی فلسطینیان را تشکیل می‌دهد، نابود کند.

الحسن پس از ارائه نمونه‌هایی از آرشیوهایی که مورد حمله قرار گرفته و پاک‌سازی شده‌اند، به این نتیجه می‌رسد که در بقایای آرشیوهای فلسطینی، در تجربه‌ و اذهان عمومی در فلسطین، چیزی به‌نام «پس از استعمار» وجود ندارد؛ چرا که فلسطینیان و آنچه از آرشیوهایشان به‌جای مانده است، پیوسته با چرخه‌های مداوم غارت روبه‌رو هستند. فلسطینیان هم مخاطب و هم سوژه‌ این خشونت هستند که در آن، غارت، تصویر فلسطینیان را ناتوان و بی‌قدرت می‌سازد. اسرائیلی‌ها نیز از مخاطبان اصلی این آرشیوها هستند. به‌باور الحسن؛ ناتوانی آنها (فلسطینی‌ها) در دفاع از آرشیو خودشان، این مفهوم را می‌رساند که می‌توان آنها را به فراموشی سپرد.

در واقع این کتاب به تأثیر غارت و عدم دسترسی به آرشیوها می‌پردازد. به‌اعتقاد نویسنده؛ فلسطینیان به آرشیوهای خود دسترسی ندارند؛ در حالی که اسرائیلی‌ها تحت قوانین سختگیرانه به آنها دسترسی دارند، به‌عبارت دیگر، وجود آرشیوها به قدرت مرتبط است، قدرتی که فلسطینیان از آن محروم هستند. از دست رفتن آرشیوهای فلسطینی، جست‌وجو برای بقایای آرشیوهای فلسطینی را در سطح بین‌المللی به‌دنبال داشت، اما آنچه از گذشته نجات یافته است، لزوماً به حال و وضعیت کنونی فلسطینیان ربطی ندارد. «پاک‌سازی» که سیاست غالب در قبال آرشیوهای فلسطینی است، در نهایت به مجموعه‌ای از «آرشیوهای ناپدیدشده» ختم می‌شود که با خشونت غارت شده و یا از بین رفته‌اند.

الحسن به‌عنوان یک فیلم‌ساز، تأکید می‌کند که اکثر شخصیت‌های اصلی فیلم‌هایش به‌دلیل همین رویکرد استعماری اسرائیل در قبال آرشیوهای شخصی فلسطینی‌ها، فاقد یادگارهای بصری از گذشته خود هستند، این در حالی است که برای فلسطینی‌ها، پاک کردن گذشته به‌معنای پاک شدن ادعاهای‌شان است؛ امری که به‌اعتقاد نویسنده، مستقیماً به ابتکارات غارت‌های استعماری اسرائیل برای خاموش کردن روایت‌های فلسطینی‌ها مرتبط است.

کتاب , کشور فلسطین , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , نوار غزه ,

«حیات پس از مرگ تصاویر فلسطینی» مطالعه‌ای پیشگامانه است که نشان می‌دهد چگونه خشونت استعماری، اشیاء بصری را دگرگون می‌کند و تغییر می‌دهد و به‌نوبه خود بر چگونگی ارتباط یک جامعه و فرهنگ با تصاویر خودش تأثیر می‌گذارد.

این کتاب، مبتنی بر روش‌شناسی خلاقانه و عملی عزه الحسن، فیلم‌ساز و پژوهشگر فلسطینی، به بررسی استفاده مجدد و بازپس‌گیری عکس‌ها، فیلم‌ها و تجهیزات رسانه‌ای می‌پردازد که از غارت و تخریب جان سالم به‌در برده‌اند؛ اشیائی که یادآور دائمی آنچه بوده و آنچه از دست رفته است، می‌شوند.

الحسن فراتر از استفاده از این بقایای بصری به‌عنوان صرفاً یک مدرک عمل می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه تعامل هنری می‌تواند آن‌ها را به روایت‌های جدید بازپیکربندی کند و حس جدیدی از هویت فرهنگی را برقرار سازد. در حالی که تحقیقات قبلی به این موضوع پرداخته‌اند که چرا ساختارهای استعماری به غارت بایگانی‌های بومی می‌پردازند و چگونه یک فرهنگ با فقدان سوابق بایگانی کنار می‌آید، این کتاب به‌طور منحصر به فردی به این مسئله می‌پردازد که فرهنگ‌های غارت‌شده چگونه با بقایای واقعی بایگانی‌های خود ارتباط برقرار می‌کنند. الحسن، به‌عنوان یک پژوهشگر و هنرمند، گذشته و حال چالش‌برانگیز را در جست‌وجوی تجربه‌ای بصری جدید که از دل ویرانه‌ها سر بر می‌آورد، آشتی می‌دهد و راه‌هایی برای پیشروی پس از تخریب پیدا می‌کند.

از عزه الحسن آثار متعددی خلق شده است که از این جمله می‌توان به «پادشاهان و اضافی‌ها» و «زمان خبر» اشاره کرد. تحقیق درباره سرنوشت آرشیو فلسطینی‌ها، سبب شد الحسن با راه‌اندازی «پروژه خلأ»، به کاوش هنری درباره تأثیر غارت و تخریب آرشیوهای بصری فلسطینی‌ها در شکل‌گیری روایت بصری مدرن از فلسطین بپردازد.

الحسن دکترای خود را از دانشگاه شفیلد هالام در انگلستان دریافت کرده و استاد مهمان پراکتیک مؤسسه تحصیلات تکمیلی دوحه در قطر است.

انتهای پیام/+

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

برگزاری روز نظامی در روسیه و افتتاح پنجره ارمنستان در ایران


غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از گسترش تعاملات فرهنگی با کشورهای منطقه خبر داد و گفت: چندی پیش پنجره پاکستان و ازبکستان را به همین منظور در کتابخانه ملی افتتاح کردیم. قرار است این قبیل اقدامات در راستای تقویت تعاملات فرهنگی میان ایران با کشورهای منطقه افزایش یابد.

وی ادامه داد: پس از افتتاح پنجره ازبکستان در کتابخانه ملی، آثار و منابعی از ماوراءالنهر، ازبکستان و آسیای میانه به نمایش درآمد که در آن منابع خطی نفیسی وجود دارد. از سوی دیگر، قرار است مرکز تمدن اسلامی در ساختمان جدیدی در تاشکند، پایتخت ازبکستان، افتتاح شود که زبان فارسی و مطالعات ایران‌شناسی نیز پایگاهی در این مرکز خواهد داشت تا مرکزی باشد برای علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ دو کشور. 

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی از افتتاح پنجره ارمنستان در این کتابخانه در آینده نزدیک خبر داد و اضافه کرد: در همین راستا قرار است تفاهم‌نامه‌ همکاری درباره نسخ خطی میان دو کشور به امضا برسد. 

امیرخانی همچنین از برگزاری روز نظامی در روسیه خبر داد و گفت: چندی پیش روز بزرگداشت پوشکین، شاعر و نویسنده نامدار روسیه، با حضور جمعی از نویسندگان و اساتید دو کشور در کتابخانه ملی برگزار شد. در همین راستا قرار است روز نظامی، شاعر نامدار ایرانی و خالق “پنجره گنج” در آبان‌ماه در روسیه برگزار شود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

اینجا مارادونا فقط یک فوتبالیست نیست


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ادبیات نوجوان در ایران، به‌ویژه در دهه‌های اخیر، با نگاهی جسور و نوآورانه، به بازآفرینی تجربه‌های تاریخی، جنگ، فقر و رؤیاهای نوجوانان پرداخته است.

سه رمان شاخص «هستی»، «من منچستر یونایتد را دوست دارم» و «مارادونا محاکمه می‌شود: رؤیا زنجیر شدنی نیست!»، هرکدام با جهان‌بینی متفاوت و فرم روایی خاص، برشی از زیست نوجوان ایرانی در دهه‌های سخت را ترسیم می‌کنند. با وجود تفاوت در زبان، فضا و سبک، یک دغدغه‌ محوری میان آنها مشترک است: خلق قهرمان نوجوان در بستر شکست، رؤیا و ناامیدی.

1. «هستی»: بازآفرینی قهرمانی زنانه در بطن جنگ

رمان «هستی» نوشته‌ فرهاد حسن‌زاده، روایت بلوغ دختری در آبادان دهه‌ 60 است. هستی برخلاف کلیشه‌های جنسیتی رایج، نه‌تنها در متن جنگ، بلکه علیه انتظارات فرهنگی، تلاش می‌کند خود را بازیابد. جنگ در این اثر، نه تنها یک تهدید است، بلکه بستری برای بازتعریف زنانگی یک دختر نوجوان و آرمان‌خواه و انسانیت است.

کتاب , ادبیات نوجوان , داستان , گروه سنی نوجوان ,

سبک نوشتار فرهاد حسن‌زاده با رویکردی به رئالیسم اجتماعی، واقعیت را با لحنی شاعرانه و درونی کاوش می‌کند. «هستی» روایت دختری است که به جای پنهان‌شدن در سایه‌ قهرمانان مرد، خود به نماد مقاومت و بازتعریف میهن‌دوستی و ملی‌گرایی بدل می‌شود و سعی دارد هویت متفاوت خود را اثبات کند.

2. من منچستر یونایتد را دوست دارم: زلزله، فقر، و نجات با توپ

در رمان «من منچستر یونایتد را دوست دارم» از مهدی یزدانی‌خرم، نوجوانی بازمانده از زلزله‌ رودبار، در تلاش برای ترمیم زندگی متلاشی‌شده‌ خویش، فوتبال را به سکوی نجات بدل می‌کند. اینجا دیگر جنگ بیرونی نیست، بلکه زلزله به‌عنوان استعاره‌ای از فروپاشی اجتماعی و فقر ساختاری عمل می‌کند. با زبان محلی و نثری دقیق و بی‌پیرایه، یزدانی‌خرم به نئورئالیسمی بومی می‌رسد که رنج را با نوعی حجب روایی می‌نویسد.

کتاب , ادبیات نوجوان , داستان , گروه سنی نوجوان ,

فوتبال در این رمان، نه ابزار شهرت یا قهرمانی، بلکه وسیله‌ای برای زنده‌ماندن و بازسازی روانِ زخم‌دیده نوجوان است. یزدانی خرم؛ در دل کابوس زلزله، رؤیای نوجوان را با فوتبال زنده نگه می‌دارد.

3. مارادونا محاکمه می‌شود؛ رؤیا زنجیرشدنی نیست: رؤیا به مثابه مقاومت در دل سختی‌ها

این رمان تلفیقی‌ است جذاب از واقعیت، رؤیا، اسطوره و تاریخ. نوجوانی در رشت دهه‌ 60 که فقر، فشارهای هنجاری و جنگ، زندگی‌اش را احاطه کرده، با پناه بردن به رؤیاهایش و قهرمان خیالی‌اش مارادونا، جهانی موازی خلق می‌کند؛ جهانی که در آن رؤیا نه محل فرار و گریزگاه، بلکه نیرویی امیدبخش است.

در اینجا رؤیا بر زخم‌های ناشی از واقعیت مرهم می‌نهد.در این اثر، فوتبال شکل استعاری و شاعرانه‌تری به خود می‌گیرد: مارادونا نه صرفاً قهرمان توده‌ها، بلکه یاری‌گر پسر ایرانی است که در رؤیاهای شبانه‌اش به مواجهه با سختی‌های دنیای واقعی می‌رود و در نقد وضع اجتماعی خویش بزرگ می‌شود. این اثر با بهره‌گیری از رئالیسم جادویی و روایتی فراتاریخی، ساختار واقعیت را می‌شکند تا حقیقت را از دل خیال بیرون بکشد.

کتاب , ادبیات نوجوان , داستان , گروه سنی نوجوان ,

رمان به جای رویاهای رایج چپ در این دوره، رویاهای انسانی یک نوجوان را برجسته می‌کند و به نقد شخصیت‌هایی چون چه‌گوارا می‌پردازد. این رمان در حین حفظ مارادونا به‌عنوان یک اسطوره، به عنوان نقد ادبیات چپ در این دوره نیز به‌شمار می‌آید. مارادونا محاکمه می‌شود؛ چون هستی بر هویت ملی؛ برابری جنسی و مبارزه با استعمار در حفظ ایران تاکید دارد.

  این رمان بر نقش رؤیا به‌مثابه نیروی رهایی‌بخش از ناامیدی تأکید می‌کند و در مارادونا، چهره‌ای اسطوره‌ای اما ضدایدئولوژیک از قهرمانی ارائه می‌دهد؛ که نه از دل مبارزات چپ مارکسیستی، که از دل بازی، رویا و عشق برمی‌خیزد.

تفاوت‌های سبکی و تاریخی

سه رمان، هر یک با انتخاب یک رویداد تاریخی -جنگ ایران و عراق (هستی)، زلزله‌ رودبار (من منچستر یونایتد را دوست دارم)، و دهه‌ 60 با تمام سختی‌هایش (مارادونا محاکمه می‌شود)، نوعی بازخوانی خلاقانه از تاریخ معاصر ایران برای نسل نوجوان را ارائه می‌دهند.

از نظر سبک، هستی به رئالیسم اجتماعی وفادار می‌ماند و هویت را در تجربه‌ ملموس جست‌وجو می‌کند؛ “منچستر یونایتد را دوست دارم” با نوعی نئورئالیسم محلی، درد را از درون روایت می‌کند؛ و “مارادونا محاکمه می‌شود” با شکستن مرز واقعیت و خیال، به تأویل شاعرانه‌ای از تاریخ و قهرمانی می‌رسد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

خاطراتی خواندنی از سرتیم حفاظت مسعود رجوی


به گزارش خبرگزاری تسنیم، چاپ چهارم کتاب «تهران تا تیرانا»؛ خاطرات مسعود خدابنده از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت مسعود و مریم رجوی، با تدوین محمدجعفر بگلو، توسط انتشارات شهید کاظمی راهی بازار نشر شد.

سازمان مجاهدین خلق ایران که امروزه با عنوان «منافقین» شناخته می‌شود، در حافظه تاریخی ایرانیان یادآور جنایت، ترور، خیانت و وطن‌فروشی است؛ البته تاریخچه مجاهدین حاوی ابعاد گسترده‌تری است. این سازمان از بدو تأسیس در میانه دهه 40 تا به امروز که در گوشه‌ای از خاک آلبانی و تحت حمایت آمریکا ادامه حیات می‌دهد، منشأ تحولاتی بوده است؛ ترور مستشاران آمریکایی در سال 54، تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیست، تکاپوهای سازمان در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب، فعالیت‌های مجاهدین خلق بعد از سقوط شاه، اعلان جنگ مسلحانه علیه نظام، روی آوردن به ترور مسئولین نظام، ترورهای کور و جنایت علیه مردم ایران، همراهی با صدام و دشمن متجاوز بعثی، راه‌اندازی عملیات فروغ جاویدان علیه جمهوری اسلامی، خیانت‌های متعدد سیاسی، جاسوسی و… تنها بخشی از کارنامه سازمان مجاهدین خلق است که هنوز بعد از گذشت شش دهه از تأسیس، ناگفته‌های بسیاری پیرامون آن وجود دارد.

بدون تردید، روایت و واگویه‌های تاریخی از سوی اعضای سازمان می‌تواند گره‌های تاریخی متعددی را بگشاید. مسعود خدابنده یکی از همین شخصیت‌هاست. او که از پیش از پیروزی انقلاب، سمپات مجاهدین خلق بود، تا سال 1375 که از سازمان برید، تمام رده‌های سازمانی را طی کرد و به نزدیک‌ترین عنصر به مسعود و مریم رجوی تبدیل شد. وی دو دهه سابقه عضویت در سازمان را در کارنامه دارد.

مسعود خدابنده که با نام مستعار «رسول» در سازمان فعالیت می‌کرد، در تابستان 1360 مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری (عاملین انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری و دفتر نخست‌وزیری) بود. وی در بخشی از این کتاب، درباره انتقال کلاهی و کشمیری از ایران می‌گوید: «هم‌زمان با ورود مسعود رجوی و ابوالحسن بنی‌صدر به فرانسه (مرداد 1360)، من از لندن به پاریس اعزام شدم و سپس همراه سعید شاهسوندی برای انتقال یک فرستنده رادیویی 10 کیلوواتی و سایر وسایل ارتباطی از مونیخ به بغداد و ازآنجا به مرز کردستان ایران و از طریق کوهستان به دره زیر سردشت منتقل شدم.

مدتی از حضور در کردستان نگذشته بود که این مقر تبدیل به محل وصل نفرات داخل کشور به فرانسه شد. بسیاری از اعضا در آن سال‌ها به‌ویژه بعد از شکست 30 خرداد 60 از طریق مقر ما که آن زمان هم‌جوار مقر حزب دموکرات بود، به دفتر بغداد و از طریق اردن به فرانسه منتقل شدند. ازجمله این‌ها مهدی ابریشمچی و جلال گنجه‌ای بودند که همه آن‌ها را خودم از مرز تحویل گرفتم. محمدرضا کلاهی (عامل انفجار دفتر حزب جمهوری) و مسعود کشمیری (عمل انفجار 8 شهریور) هم در همین زمان و البته با فاصله زمانی کمی به مقر ما منتقل شدند.

مشخص بود که هیچ‌کدام را به خاطر سابقه نمی‌توانستیم به اروپا بفرستیم و دستور، نگه‌داشتن و مراقبت از آن‌ها بود. کلاهی (با نام سازمانی کریم رادیو) را که به لحاظ فنی در ایستگاه رادیو قابل‌استفاده بود در کردستان نگه داشتیم و مسعود کشمیری (با نام سازمانی باقر روابط) را که عربی بلد بود به دفتر بغداد فرستادیم…». خدابنده اطلاعات و تحلیل‌های جالبی درباره حیات یا ممات کشمیری و کلاهی دارد.

وی در جای دیگری از خاطراتش می‌گوید: «در مورد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی (7 تیر 1360) و دفتر نخست‌وزیری (8 شهریور 1360)، فکر نمی‌کنم کسی در اعضا، هواداران، اعضای شورا و یا جداشدگان باشد که نداند این دو عملیات کار سازمان بوده است. رجوی بارها در جلسات خصوصی، این مسئولیت را گردن گرفت. او علناً مسئولیت این دو عملیات را می‌پذیرفت و می‌گفت: این خشم خلق قهرمان بود! عامل اصلی دو عملیات 7 تیر و 8 شهریور 1360، دو نفر به نام‌های محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری بودند؛ کسانی که وظیفه انتقال آن‌ها از ایران، بر عهده من گذاشته شد.»

روایت‌های او از جلسات داخلی سازمان، بدیع و جالب است. مثلاً او ذیل مبحثی با عنوان «نشست معاصی» می‌گوید: «من جزو اولین کسانی بودم که در نشست‌های طلاق مریم عضدانلو از مهدی ابریشمچی و ازدواجش با مسعود رجوی شرکت کردم. آن زمان، این جلسات به‌عنوان «نشست معاصی» مشهور بود. جوان‌ترین اعضای حاضر در آن جلسات من بودم و لذا بیشتر ناظر بودم تا فعال. جوهره این نشست‌ها این بود که مسعود با همسر دوستش یعنی مهدی رابطه جنسی برقرار کرده ولی این معصیت و گناه نیست. چون مسعود رهبر است. بعد هم تئوری‌هایی به دنبال این اصل آمد که مثلاً معصوم بودن امامان به این نیست که کاری نکرده‌اند، بلکه بدین خاطر است که بالاتر قرار دارند و آنچه برای مردم معصیت است، نه‌تنها برای آنان معصیت نیست بلکه عین ثواب است!»

روابط سازمان مجاهدین خلق با شخصیت‌هایی چون بازرگان، بنی‌صدر، منتظری و… از جمله فصول مهم خاطرات خدابنده است. خدابنده همچنین اطلاعات بسیار جالبی درباره شخصیت مسعود و مریم رجوی دارد که بیانگر روحیات، اخلاق، سبک زندگی آنان است.

از دیگر فصول مهم و جالب توجه «تهران تا تیرانا»، افشای تلاشی است که سازمان مجاهدین خلق در سال 1367 برای ترور آیت‌الله خامنه‌ای -رئیس جمهور وقت – صورت داد. خدابنده که رابط اصلی این عملیات را می‌شناخت، بعدها جزئیات آن طرح را از وی شنید.

«تهران تا تیرانا» همچنین حاوی رازهایی از پادگان اشرف است. راوی به خوبی فضای داخلی این اردوگاه را ترسیم می‌کند و می‌گوید که چگونه عده‌ای از اعضای سازمان در این کمپ، قربانی زیاده‌خواهی و کینه سرکرده سازمان شدند. خدابنده همچنین در خاطراتش از طرح‌ها و نقشه‌های سازمان برای جذب خوانندگان، هنرمندان و افراد مشهور از جمله خدیجه اشرف‌السادات مرتضایی (مرضیه) سخن می‌گوید.

چاپ چهارم کتاب «تهران تا تیرانا»؛ خاطرات مسعود خدابنده از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت مسعود و مریم رجوی، با تدوین محمدجعفر بگلو در 160 صفحه قطع رقعی با شمارگان هزار نسخه و با قیمت 120 هزار تومان توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.

انتهای پیام/

 

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

بحث بر سر جنجالی‌ترین کتاب آل احمد/مشکل امروز، غرب‌پرستی است نه غرب‌زدگی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سی و ششمین نشست «صد کتاب ماندگار قرن» به بررسی «غرب‌زدگی»، اثر شناخته‌شده و جنجالی جلال آل احمد اختصاص داشت. بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه، در این نشست که امروز، نهم شهریورماه، در کتابخانه ملی برگزار شد، با طرح این پرسش که «آیا بحث از مفهوم غرب‌زدگی جلال آل احمد امروز ضرورت دارد یا خیر و آیا این مقوله کهنه نشده و بوی نا نگرفته است و جامعه از این مقوله عبور نکرده است؟»، گفت: به نظرم، جامعه ما بیش از هر دوره تاریخی دیگری به طرح مقوله غرب‌زدگی نیازمند است؛  و اگر احساس می‌کنیم که این مقوله امروز کهنه شده به این دلیل است که امروز ما با غرب‌زدگی مواجه نیستیم، بلکه با «غرب‌پرستی» و «غرب‌سالاری» مواجهیم. این مسئله امروز به قدری اهمیت دارد که آینده ایران، جهان اسلام و آینده بشریت و جهان سوم و کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین منوط به فهم عمق این مقوله است.

این استاد فلسفه با اشاره به جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران، آن را نقطه عطفی در تاریخ کشور دانست که سبب شد تا ما وارد یک دوره تاریخی جدیدی شویم و جدال ایرانیان با غرب وارد مرحله خطیری شود. عبدالکریمی اضافه کرد: همه ما امروز احساس خطر می‌کنیم که شاید از ایران و ایرانیت چیزی باقی نماند و ایران به زمین سوخته تبدیل شود. بخشی از این بحران نتیجه غرب‌زدگی است که در کشور وجود دارد؛ جریانی که خودباخته و بی‌اعتماد به نفس در عرصه سیاست بین‌الملل، فرهنگی و … است و می‌گوید: بده برود، چرا مقاومت کنیم؟ و معتقد است، تمام بدبختی ما برای مقاومت است که سبب شده هزاران میلیارد هزینه کنیم. بین این تفکر و بخشی از جریان شبه‌روشنفکری که در آن گفتمان جلال و شریعتی را استهزا می‌کند، با مفهوم غرب‌زدگی شدیداً پیوند وجود دارد.

او با تأکید بر اینکه درباره غرب‌زدگی باید به نحو جدی‌تری بیندیشیم، یادآور شد: گفتمان غرب‌زدگی با انقلاب اسلامی نسبت دارد. غرب‌زدگی و گفتمان «بازگشت به خویشتن» دکتر شریعتی که استمرار جلال بود، در پارادایم ذهنی ما ایرانیان نقش جدی داشت و اساساً انقلاب با گفتمان غرب‌زدگی عجین شده بود. البته این نسبت پارادوکسیکال است. انقلاب همان چیزی نبود که جلال گفت، اما پیوند وسیعی بین این دو وجود دارد؛ لذا اندیشیدن به مقوله غرب‌زدگی جلال یا شریعتی به یک معنا اندیشیدن به سرشت انقلاب و آینده و سرنوشت ایران و خودمان است. 

عبدالکریمی، آل احمد را یکی از اثرگذارترین نویسندگان دهه 40 معرفی کرد و گفتمان غرب‌زدگی او را تحت تأثیر گفتمان جهانی دانست و گفت: یکی از ویژگی‌های روشنفکران این بود که اسیر اینجا و اکنون هستند، این ویژگی روشنفکر است، اما متفکر و فیلسوف اینطور نیست. تفکر موقعیت‌مند است و هیچ‌کس نمی تواند بیرون از زمان و مکان بیندیشد، اما روشنفکران به شدت اسیر اکنون هستند؛ در حالی که فیلسوف فراخنای بزرگتر و در بستر تاریخ و تمدن را می‌نگرد؛ به همین دلیل غرب‌زدگی جلال و گفتمان او تا حدود زیادی تحت تأثیر روشنفکری جهانی در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم است، زمانی که انقلابات نیچه و هایدگر جهان را فراگرفته و زمانی که پساساختارگرایان دارند ظهور پیدا می‌کنند و جهان سوم علیه امپریالیسم خروج کرده و افرادی مانند اقبال لاهوری، طه یاسین، مالکوم ایکس، امام موسی صدر و دیگران ظهور کرده‌اند. 

این استاد فلسفه با بیان اینکه جلال، پژواک زمان خود بود، خطاب به روشنفکران منتقد او گفت: روشنفکر امروز که غرب‌زدگی را بوی نا گرفته و بازگشت به خویشتن شریعتی را به معنای بازگشت به خویش(ابزار کشاورزی) توصیف می‌کنی، تو نیز اسیر گفتمان حاکم بر روزگار خودت هستی؛ این در حالی است که بعد از فروپاشی شوروی، تفسیر خطی از تاریخ شکست خورد، آرمان‌گرایی شکست خورد و لیبرالیسم غلبه پیدا کرد. در چنین شرایطی تو نیز اسیر فضای تاریخی خودت هستی و پژواک زمان خودت.

آیا جلال مفهوم غرب‌زدگی را از فردید وام گرفت؟

بحث دیگر عبدالکریمی به تفاوت و تشابه مفهوم غرب‌زدگی در نظر آل احمد و فردید اختصاص داشت. او در پاسخ به این پرسش که آیا جلال، این مفهوم را از فردید گرفته بود یا خیر، گفت: جلال مفهوم غرب‌زدگی را از فردید گرفت. اولین‌بار فردید بود که مفهوم غرب‌زدگی را مطرح کرد اما میان آنچه جلال و فردید گفته‌اند، فاصله بسیار بسیار عمیقی وجود دارد تا آنجا که فردید از دست آل احمد عصبانی بود و می‌گفت جلال گند زد به گفتمان غرب‌زدگی من.

او با بیان اینکه گفتمان انقلاب ایران به گفتمان جلال نزدیک‌تر است تا فردید، اضافه کرد: امروز به شدت نیازمندم که اندیشه فردید را درک کنیم. امروز ما شاهد گسست تاریخی و انقطاع تاریخی از هویت خویش هستیم، تا جایی که در نظر برخی به خودزنی می‌رسیم؛ نگاهی که هر آنچه مربوط به خودشان است، انکار می‌کند و می‌خواهند مضمحل در فرهنگ جهانی شود. این نگاه به شدت از نظر استراتژیک و تمدنی ما را تهدید می‌کند. آن هم در شرایطی که بسیاری از روشنفکران ما ناتویی و اینترنشنالی هستند و مبارزه با استعمار فرهنگی را استهزا می‌کنند. 

عبدالکریمی با اشاره به مفهوم غرب‌زدگی در جهان گفت: تنها مفهومی که از ایران وارد ادبیات جهانی در علوم انسانی شد، غرب‌زدگی بود که البته به اشتباه به نام جلال ثبت شد. او در این عرصه تنها نبود، دیگرانی چون احسان نراقی، دکتر شریعتی، داریوش آشوری و این اواخر مرتضی آوینی تحت تأثیر این گفتمان هستند اما چهره بارز این گفتمان، شریعتی و آل احمد است. 

معنا و مفهوم غرب در نظر آل احمد

این استاد دانشگاه با طرح این پرسش که «معنا و مفهوم غرب‌زدگی در نظر آل احمد چیست؟» ادامه داد: در نظر آل احمد، غرب مفهوم جغرافیایی ندارد؛ البته گاه در برخی عبارات می‌توان این مفهوم را استنباط کرد. در نظر او، غرب یعنی ممالک سیر و شرق یعنی ممالک گرسنه. غرب یعنی جایی که ماشین را تولید می‌کند، غرب یعنی جایی که آب و رنگ دموکراسی دارد، خدمات اجتماعی ارائه می‌دهد و … و شرق، یعنی جایی که مرگ و میر زیاد است، سرانه درآمد اندک است و … . غرب‌زدگی برای جلال، معانی متعددی دارد. در نظر او، غرب‌زدگی وابستگی به ماشین و تکنولوژی است و این وابستگی، وابستگی سیاسی و اقتصادی را به همراه دارد. 

به گفته عبدالکریمی، جلال یک سری عوارض اجتماعی و فرهنگی غرب‌زدگی را بیان می‌کند که امروز در جامعه ما به شدت حدت وجود دارد: بی‌ریشگی تاریخی که نسل جدید و حتی روشنفکران ما را در بر گرفته، پشت کردن به سنت، احساس کم خودبینی در برابر غرب و در نهایت تن دادن به بردگی غرب. آل احمد معتقد است نسبت ما به غرب در 300 سال قبل تغییر کرده است، ما غربی را پیش از این با نسبت خود می‌سنجیدیم، اما امروز ما خودمان را با معیارهای غربی می‌سنجیم. این همان نگاهی است که ادوارد سعید نیز مطرح می‌کند؛ یعنی با نگاه دیگری به خودت نگاه کنی. آل احمد نمونه‌هایی از عوارض این نوع نگاه را در مسائلی مانند ناکارآمدی سیستم آموزش، دوری از زبان فارسی و … بیان می‌کند.

انسان غرب‌زده در نظر جلال، بی‌ریشه است

او ادامه داد: در برخی از آثار جلال، غرب‌زدگی تا سر حد قرتی‌بازی تنزل پیدا می‌کند: کسی که خوراکش خوراک خودش نیست، لباسش لباس خودش نیست، فرنگی‌مآب است، مردی که سوسول است، دائماً به سر و روی خودش می‌رسد و … . در این دیدگاه، آل احمد برای اثبات رشد غرب‌زدگی به افزایش خرید محصولات آرایشی به عنوان مصادیق آن اشاره می‌کند. او ریشه‌های غرب‌زدگی را در تاریخ و در هجوم مغول‌ها، حمله اسکندر و مسلمانان می‌داند و معتقد است حمله اسکندر اولین زمینه‌های اشاعه فرهنگ غربی در کشور را پدید آورد.

عبدالکریمی با بیان اینکه آل احمد نهایتاً ریشه اصلی غرب‌زدگی را در فقدان مدنیت و شهرنشینی می‌داند و معتقد است چون به مدرنیته نرسیدیم، دچار خودباختگی شدیم، افزود: انسان غرب‌زده در نظر جلال، بی‌ریشه است و هویت بومی‌اش در هویت غربی، رنگ باخته است. او راه حل هم ارائه می‌دهد؛ نخست آنکه خودمان باید ماشین تولید کنیم و دیگر اینکه به سنت تاریخی خودمان برگردیم. آل احمد وقتی به سنت مراجعه می‌کند، آن را منبعی برای مبارزه می‌فهمد و می‌خواهد مثلاً با دست گذاشتن روی مفهوم شهادت یا شیخ فضل‌الله نوری، به مبارزه برخیزد. در واقع، سنت برای جلال یک منبع برای مبارزه سیاسی است.

این استاد فلسفه با تأکید بر اینکه «گاهی غرب‌زدگی برای خود جلال هم مشخص نیست»، تأکید کرد: حرف اصلی من این است که تحول غرب‌زدگی از سید احمد فردید تا جلال آل احمد را باید درک کنیم و این به شدت می‌تواند امروز به ما کمک کند. آنچه فردید به منزله غرب زدگی می‌فهمد، یک امر جهانی است. غرب با مدرنیته جهانی شد، لذا برای فردید غربی شدن یعنی متافیزیک شدن. یعنی یک سنت نظری که از سقراط و افلاطون شروع شده و تا دوران کنونی مانند مارکس ادامه دارد. فهم خاصی از جهان که با سنت ما متفاوت است. در این سنت اسطوره‌ها زوده شدن، فاهمه و عقل شأنی پیدا می‌کند که در هیچ سنن تاریخی نبود و عقل معنایی پیدا می‌کند که با معنای خرد در دیگر سنن متفاوت است و امانیسم غلبه دارد و منطق‌پرستی و منطق سالاری برتری دارد. سنن شرقی اصلاً اینطور نیست و روشنفکر ما که درکی از این مطالب ندارد.

او با بیان اینکه امروز به قدری ما درگیر قیل و قال سیاسی هستیم که مسائل اخلاقی و کلی جامعه را فراموش کرده‌ایم، یادآور شد: امروز باید پرچم جلال را بلند کنیم، نه با فهم دوره جلال بلکه با فهم متافیزیکی. جامعه ما یک جانبه‌گرایی دارد و این، کشور را نابود می‌کند. دو قطبی‌ها چشمه خودآگاهی‌ جامعه را کور کرده و اگر این چشمه گشوده نشود، سرنوشت بسیار تلخی در انتظار ماست.

ماجرای چاپ جنجالی‌ترین کتاب جلال 

عسگر نوروزی، پژوهشگر سازمان اسناد و کتابخانه ملی، نیز در بخشی از این نشست، «غرب‌زدگی» آل احمد را از جمله تأثیرگذارترین آثار یک قرن اخیر دانست و با اشاره به ممنوعیت چاپ این کتاب در دوره پهلوی، گفت: پس از اینکه وزارت فرهنگ از انتشار «غرب‌زدگی» خودداری می‌کند، آل احمد آن را در کتاب ماه در سال 1341 منتشر می‌کند که این کار در نهایت منجر به توقیف کتاب ماه می‌شود. پس از آن، آل احمد کتاب غرب‌زدگی را بازنویسی می‌کند و به چاپخانه می‌سپارد. در چاپخانه نیز وقتی کتاب زیر چاپ بود، در اسفند 1343 توقیف می‌شود. آل احمد پس از آن تصمیم می‌گیرد که بخشی از متن کتاب را احتمالاً به صورت میکروفیلم به لندن بفرستد تا آن را در خارج از کشور چاپ کنند. خودش می‌گوید که در زمان حیات نویسنده متن اولیه در تیراژ وسیع چه در داخل و چه در خارج از کشور بارها چاپ شد.

وی ادامه داد: توجه به کتاب «غرب‌زدگی» نه تنها پس از مرگ او کاهش نیافت بلکه در کنار تحولات سیاسی و اجتماعی اقبال به جلال و غرب‌زدگی رشد جهش‌گونه یافت. این کتاب از زمانی که نوشته می‌شود تا زمان درگذشت جلال، جزو کتاب‌های ممنوعه بوده که حاکمیت روی آن حساسیت داشته و به صورت زیر پله‌ای چاپ می‌شد.

نوروزی افزود: انتشار کتاب «غرب‌زدگی» نه تنها موجب شد تا توجهات به سمت آل احمد جلب شود، بلکه به نوعی موجب طرح اندیشه‌هایی از این دست توسط صاحبان فکر شد؛ از دکتر علی شریعتی گرفته تا احسان نراقی در «غربت غرب» و آرای داریوش شایگان.

پیشگویی‌های جلال

هاشم آقاجری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، نیز در بخشی از این نشست با بیان اینکه آل احمد در این کتاب، غرب را بیشتر از منظر اقتصادی و ماشین و تکنولوژی تعریف می‌کند، در حالی که غرب قابل تقلیل به این نیست، گفت: از نظر من، «غرب‌زدگی» را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش نخست، تاریخی است که خطاهایی در آن وجود دارد که اگر بخواهیم روی آن بحث کنیم، زمان زیادی می‌طلبد. در نظر او در این بخش، که حدود چهار فصل را شامل می‌شود، حمله تیمور توطئه واتیکان است و مشروطیت را حاصل توطئه بریتانیا در رقابت با روسیه برای رسیدن به نفت می‌داند و … .

وی ادامه داد: اما جلال در بخش دوم کتاب که بخش اصلی آن است، پیش‌گویی‌های داهیانه‌ای دارد. به قول خودش، دانشمندان تلاش دارند زلزله را پیشگویی کنند، اما اسبی که در طویله است، بدون اینکه علم این را داشته باشد، احساس می‌کند دارد زلزله می‌آید. جلال هم احساس کرد که دارد زلزله‌ای رخ می‌دهد و سر به بیابان گذاشت. 

به گفته او؛ کتاب «غرب‌زدگی» جلال را امروز باید به عنوان یک اثری مطالعه کنیم که بازنمای یک موقعیت تاریخی ایران در شرایط خاص است. جلال، شریعتی و روشنفکران دیگر محصول دورانی بودند که دست‌پخت استراتژیک سیاست‌های دیکتاتوری وابسته داخلی بود که رو به سوی نوعی مدرنیزاسیوین آمرانه استبدادی پر از تناقض داشت.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پرواز قیمت‌ها در بازار کاغذ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روند افزایش قیمت کاغذ که از حدود یک ماه پیش آغاز شده، امروز به بالاترین میزان خود در پنج ماه نخست سال رسید. در حال حاضر، قیمت هر بند کاغذ تحریر 100 در 70 با گرماژ 70 گرم در بازار با قیمت یک میلیون و 900 هزار تومان عرضه می‌شود؛ یعنی با افزایش حدود 200 هزار تومانی از هفته پیش تاکنون.

همچنین هر بند کاغذ 60 در 90 با گرماژ 70 نیز با افزایش 300 هزار تومانی، به قیمت یک میلیون و 600 هزار تومان در هر بند رسیده است. کاغذ تحریر 70 در 100 با گرماژ 80 نیز در هر بند با قیمت دو میلیون و 100 هزار تومان عرضه می‌شود.

 

کاغذ گلاسه 70 در 100 با گرماژ 90 نیز هر کیلوگرم 93 هزار تومان و کاغذ گلاسه 70 در 100 با گرماژ 128 نیز هر کیلوگرم، 92 هزار تومان توزیع می‌شود. کاغذ روزنامه نیز که در هفته‌های اخیر با کمبود در عرضه مواجه بود، بدون تغییر در قیمت نسبت به هفته گذشته، هر کیلوگرم 59 هزار تومان در دسترس متقاضیان است.

افزایش قیمت کاغذ در حالی در بازار ادامه دارد که برخی از کارشناسان آن را حباب ناشی از نوسانات قیمت ارز می‌دانند و نه نتیجه کمبود کالا در بازار. هرچند که برخی از فعالان بازار علت را در تقاضای تولیدکنندگان نوشت‌افزار هم عنوان می‌کنند، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که پرواز قیمت‌ها در بازار بیشتر ناشی از هیجانات اوضاع اقتصادی امروز است که بر قیمت دیگر اقلام نیز تأثیر گذاشته. 

در چنین شرایطی، نبود نظارت کافی بر بازار و از سوی دیگر، عدم اهتمام و نداشتن برنامه مشخص مسئولان در قبال تقویت تولید کاغذ ایرانی، سبب شده تا بازار کاغذ، علی‌رغم سال‌های گذشته، روند تدریجی افزایش قیمت را در شش ماهه نخست سال تجربه کند.

برخی از فعالان هشدار می‌دهند که در صورت نداشتن برنامه مشخص در قبال کاغذ، روند افزایش قیمت در شش ماهه دوم شیب بیشتری خواهد گرفت.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

صنعت چاپ در ایران؛ ناوگان فرسوده آرزوهای بلند را می‌بلعد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شاید زمانی که زرگر معروف آلمانی، گوتنبرگ، اولین ماشین چاپ را اختراع کرد، حدس نمی‌زد که چاپ، به صنعتی تبدیل شود که بر تجارت بین‌الملل تأثیر بگذارد و قاعده بازی را تغییر دهد. اختراع گوتنبرگ، شیوه چاپ را از روش‌های سنتی تغییر داد، بر گسترش و توسعه دانش، شتاب بخشید و نقطه آغازین مدرن شدن این صنعت را رقم زد.

چاپ، که در ابتدای امر، عموماً برای انتشار کتاب و مکتوبات استفاده می‌شد، با همین رویکرد از دوره صفویه کم‌کم وارد ایران شد و در دوره قاجار، شکل و شمایل نشر در ایران را تغییر داد. نخستین چاپخانه‌ها در این دوره در شهرهایی مانند تبریز و تهران راه‌اندازی شد که عموماً کارشان چاپ کتاب‌های دینی و بعد علمی بود. ظهور دستگاه‌های پیشرفته از قرن نوزدهم، انقلابی را در صنعت چاپ ایجاد کرد و سبب شد سرعت و کیفیت چاپ افزایش یابد و کنار آن، علم در دسترس عموم قرار گیرد.

جایگاه صنعت چاپ ایران در منطقه

صنعت چاپ، که در گذشته صرفاً به تولید کتاب و روزنامه با روش‌های سنتی و دستی محدود می‌شد، با گذر زمان و پیشرفت‌های فناورانه، دستخوش تحولات عظیمی شد و به یک صنعت مدرن و چندوجهی تبدیل شد.

ایران یکی از کشورهای پیشرو در منطقه از نظر سابقه و تجربه در صنعت چاپ است. قبل از بسیاری از کشورهای منطقه، چاپخانه‌ها در ایران فعال بوده‌اند و سابقه تولید کتاب و نشریات در ایران به بیش از یک قرن می‌رسد، این قدمت، دانش و تجربه‌ای انباشته را به‌ارمغان آورده است و سبب شده است کنار کشورهای مصر، ترکیه و لبنان، به‌عنوان کشورهای تأثیرگذار در صنعت چاپ منطقه معرفی شود.

پیله‌های پرواز

با این حال، صنعت چاپ ایران علی‌رغم پتانسیل‌های خوب و داشتن نیروی کار خلاق، با چالش‌هایی مواجه است که سبب شده است آن‌طور که باید و شاید مسیر رشد را طی نکند. باید گفت، صنعت چاپ در کشورمان در یک مرحله گذار از شیوه‌های سنتی و روی آوردن به شیوه‌های مدرن قرار دارد.

برخی از کارشناسان بر این باورند که تمرکز سرمایه‌گذاری بر این صنعت، می‌تواند جایگاه آن را در منطقه ارتقا دهد و زمینه‌های صادراتی ازدست‌رفته را پس بگیرد، به‌گفته آنها، دولت به‌جای سرمایه‌گذاری بر تولید کالاهایی که چندان با شرایط اقلیمی فعلی کشور همخوانی ندارد، باید روی صنایعی مانند چاپ و بسته‌بندی تمرکز کند که هم زمینه رشد اقتصادی و ارزآوری دارد و هم پتانسیل اشتغال‌زایی.

ناوگان فرسوده رمق صنعت را گرفته است

عدم‌توجه به این صنعت زیر سایه نگاه‌های سنتی به آن میان تصمیم‌گیران کشور، محدودیت‌های ارزی و مشکلات واردات ماشین‌های چاپ در سال‌های گذشته سبب شده است ناوگان این صنعت در کشور فرسوده باشد و نتواند چندان از پوسته سنتی خود خارج شود؛ تا جایی که بابک عابدین، رئیس اتحادیه صادرکنندگان صنعت چاپ، ایران را “قبرستان ماشین‌آلات دسته‌دوم چاپ” توصیف کرد.

با چندبرابر شدن نرخ ارز در 10 سال گذشته دست صاحبان این صنعت از ماشین‌آلات خارجی کوتاه شده است. مقرون به صرفه نبودن سرمایه‌گذاری چند میلیون یورویی برای واردات یک دستگاه چاپ از سویی و تحریم‌ها از سویی دیگر، موجب شده است بیش از گذشته شاهد فرسودگی دستگاه‌های صنعت چاپ در کشور باشیم؛ این در حالی است که صنعت چاپ، از جمله صنایعی است که هرساله به‌واسطه ورود فناوری، متحول می‌شود و موفقیت در این زمینه، منوط به حرکت در راستای استانداردهای جهانی است.

عابدین در همین رابطه به تسنیم گفت: با توجه به پیشرفت‌ها در زمینه چاپ و تلفیق چاپ و تکنولوژی،‌ ما از تکنولوژی جهانی عقب ماندیم و اگر ادامه پیدا کند نمی‌توانیم درخواست سفارش‌دهنده‌های بین‌المللی را مرتفع کنیم. هر روز استانداردهای جدیدی در جهان ایجاد می‌شود، به‌خصوص در اروپا، آمریکا و سایر کشورهای توسعه‌یافته، به‌طور مثال استاندارد‌های زیست‌محیطی ایجاد می‌شود و در بستر چاپ از موادی استفاده می‌شود که در محیط زیست تخریب‌پذیری سریع‌تری دارند.

او خاطرنشان کرد: ما باید بتوانیم ماشین‌آلاتی را که آن محصول را می‌توانند چاپ کنند، تأمین کنیم، کنار این موضوع بسته‌بندی سلامت خیلی مهم است، ما باید به‌سمت تولید محصولات سلامت برویم، باید بتوانیم از مواد اولیه و ماشین‌آلاتی که به‌سمت بسته‌بندی سلامت می‌روند استفاده کنیم که نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار دارد.

ترکیه چگونه سهم خود از بازار منطقه را افزایش داد؟

فعالان صنعت چاپ، ترکیه را به‌عنوان یکی از کشورهای موفق این صنعت یاد می‌کنند؛ کشوری که توانسته است در یک دهه گذشته با عدم پرداخت عوارض گمرکی، در نظر گرفتن مشوق‌های صادراتی و تأمین مواد اولیه، سهم خود از بازار منطقه را به 50 درصد افزایش دهد.

به‌نظر می‌رسد اولین قدم در تغییر مسیر صنعت چاپ ایران، تغییر نگاه به این صنعت قدیمی است، در حالی که این صنعت در جهان و ایران وارد عرصه‌های متعدد شده است، اما در نظر برخی از مسئولان و سیاست‌گذاران، این صنعت محدود به چاپ و نشر است؛ در حالی که این بخش تنها حدود شش درصد از فعالیت صنعت را به خود اختصاص داده است، ازاین‌رو، عبور از دوره گذار برای این صنعت، میسر نمی‌شود مگر با گذر از دیدگاه‌های سنتی.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

یک کتاب خوش‌خوان درباره امام زمان(عج)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «کبوتر کاغذی»، نوشته لیلا مدرس‌پور، از جمله کتاب‌هایی است که در سال‌های اخیر با نگاه به ارتباط کودکان با امام زمان(عج) نوشته و از سوی نشر جمکران منتشر شده است. لیلا مدرس‌پور در این اثر، ماجرای نامه‌ای کوچک به اسم «نامک» را روایت می‌کند که توسط دختری به اسم نرگس که دریک روستای کویری زندگی می‌کند، نوشته شده است. نرگس برای مرد بارانی نوشته که به روستای آنها بیاید تا خشکسالی تمام شود و روستای‌شان دوباره سرسبز شود و اهالی که به خاطر خشکسالی از روستای آنها رفته‌اند، دوباره به روستا برگردند. نامک به سرزمین آرزوها می‌رود، در آنجا به شکل کبوتر کاغذی در می‌آید و مأموریت پیدا می‌کند که به دنبال مرد بارانی بگردد و پیام نرگس را به او برساند. ماجراهایی زیادی برای نامک در این سفر دور و دراز اتفاق می‌افتد و … . 

حکیمه سادات نظیری، از فعالان حوزه کتاب، در یادداشتی به‌مناسبت سالروز آغاز امامت امام زمان(عج)، نگاهی انداخته است به این اثر و شیوه روایت آن. این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، به این شرح است:

«نامه کاغذی» کجا متولد شد؟

در یک روستای کویری که از قضا آن سال باران هم در آن نمی‌بارید و زمین مردم حسابی خشک شده بود، «نامه کاغذی» به دنیا آمد. این کتاب کم حجم و خوشخوان، وقتی به چاپ رسید، از آن روستا بال زد و آمد توی کتابخانه بچه‌های کل ایران و یک ماجرای شیرین را برایشان تعریف کرد. ماجرای نرگس و نامک!

کتاب , داستان , گروه سنی نوجوان , امام زمان ,

توی دل « نامه کاغذی» چه خبر است؟

از دختربچه‌های ابتدایی بپرسید از دفترخاطرات و نامه نوشتن و اینجور کارها خوششان می‌آید یا نه؟! حتماً سرتکان می‌دهند. نامک هم ساخته دست یکی از همین دخترکوچولوهاست که مأموریت مهمی دارد. قرار است برود شهر آرزوها و مرد بارانی را پیدا کند.

اما مگر یک نامه کاغذی چقدر قدرت دارد که برسد به این شهر و تازه مرد بارانی را هم ببیند و مشکل خشکسالی روستا را بگوید؟! ماجرا آنطور که نرگس فکر کرده شاید پیش نرود. این هم از هنر خانم لیلا مدرس‌پور است که ما و نرگس و همه دختران خوش‌ذوق را روی بال‌های کاغذی نامک نشانده و کلی ماجرا برایمان چیده است.

بالاخره «نامک» یک نامه است یا کبوتر کاغذی؟!

اگر اینجا قصه را لو بدهیم که حیف می‌شود. اما درگوشی برایتان می‌گویم که این نامه هم نامک است هم کبوتر کاغذی. هم مأموریتش مثل نامه‌هاست و جمله و نوشته توی دلش دارد هم عین کبوترها بال می‌زند! جالب است نه؟! اما بنظرتان این مهارت را از کجا پیدا کرده؟ نرگس که جادو و معجزه و این چیزها بلد نیست.

اگر « کبوتر کاغذی» را نخوانیم چه چیزی از کفمان رفته است؟!

شما مردی را می‌شناسید که هم مرد بارانی باشد  و بتواند ابرها را روی سر روستا بباراند، هم ثروتمندترین مرد جهان باشد و بتواند همه بچه‌های گرسنه را سیرکند، تازه حتی حاذق‌ترین دکتر دنیا هم باشد و قرار باشد مریض خاصی را هم درمان کند!؟ اگر نمی‌شناسید وبچه‌هایتان هم از این مرد مهربان و بارانی که قرار است دنیا را نجات بدهد چیزی نمی‌دانند پس «کبوتر کاغذی» مال خود خود شماست. قرار است دست بچه‌هایمان را بگذاریم توی دست پر از نور و مهربانی امام زمان(عج) اما یک جوری که نسل امروز دوست دارد. به روشی غیرمستقیم و با ماجرا پردازی‌های جذاب.

این کتاب برای کدام دسته از مخاطبان جذابیت دارد؟

-اول نوجوان‌ها، علی الخصوص دخترهای هم سن و سال نرگس که حسابی از این مدل کارها و مهم بودن لذت می‌برند.

-دوم مامان‌ها که دلشان برای نوجوانی و دختربودن خودشان تنگ شده است. وقتی نرگس پهلوی بی بی‌ماه بانو کمک می‌کند، عطر کودکی مامان‌ها می‌وزد.

-سوم، مربیان و معلمانی که می‌خواهند از مهدویت و امام زمان حرف بزنند. اما حرف مستقیم روی زبانشان نمی‌چرخد. این کتاب ره چند ماهه را یک شبه می‌رود.

در نهایت مخاطب این کتاب همه ما هستیم. همه ما شیعیانی که دل در گرو ظهور مهدی موعود(عج) داریم و با هر نشانه‌ای از محبوبمان، حظ می‌بریم، حتی اگر این نشانه یک کتاب کم حجم و خوشخوان باشد.

«کبوتر کاغذی» نوشته خانم لیلا مدرس پور و چاپ شده انتشارات کتاب جمکران است. تابستان، زمستان، پاییز یا حتی تابستان فرقی نمی‌کند اما این کتاب را ربیع الاول اگر بخرید، بوی بهار طور دیگری توی اتاق مطالعه و کتابخانه‌تان می‌پیچد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

اعلام نامزدهای نهایی جایزه ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو»


به گزارش خبرگزاری تسنیم، دبیرخانه جایزه ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو» فهرست آثار نامزدشده در چهارمین دوره این جایزه را اعلام کرد.

بنا بر اعلام دبیرخانه، آثار رسیده در سه بخش «روایت مستند و تاریخ شفاهی»، «داستان بلند و رمان بزرگسال» و «داستان کودک و رمان نوجوان» توسط هیئت داوران مورد بررسی قرار گرفته و اسامی نامزدها به شرح زیر است:

نامزدهای بخش روایت مستند و تاریخ شفاهی

کتاب رضاخان تا رضاشاه (از بخت جمهوری‌خواهی تا تخت شاهنشاهی)/ به‌قلم هدایت‌الله بهبودی/ انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

کتاب فعالیت سیاسی و مسلحانه گروه حزب الله/ به‌قلم علیرضا محسنی ابوالخیری/ مرکز اسناد انقلاب اسلامی

کتاب اعدامی‌ها/ به‌قلم شاداب عسگری، مرضیه یادگاری/ انتشارات روزنامه ایران

 کتاب مبارزه به روایت شهید محمدصادق اسلامی/ به‌قلم جواد اسلامی/ انتشارات سرچشمه

کتاب فهم زمانه/ به‌قلم یعقوب توکلی/ انتشارات چاپ و نشر بین‌الملل

کتاب من ربانی شیرازی هستم/ به‌قلم فاطمه رحیمی/ انتشارات سوره مهر

نامزدهای بخش داستان بلند و رمان بزرگسال: 

کتاب گعده‌های دور آتش/ به‌قلم سیدمیثم موسویان/ انتشارات کتاب نما

کتاب پرواز مسکو/ به‌قلم زکیه عباسی/ انتشارات سوره مهر

کتاب ماه و بلوط/ به‌قلم محسن مومنی شریف/ انتشارات سوره مهر

کتاب باغ خونی/ به‌قلم نوید ظریف کریمی/ انتشارات ستاره‌ها

نامزدهای بخش داستان کودک و رمان نوجوان: 

کتاب سلفی با میرزا/ به‌قلم طاهره مشایخ/ انتشارات مهرک

کتاب جادوپرست/ به‌قلم سیده فاطمه موسوی/ انتشارات جمکران

کتاب اسپاگتی با سس قرمز/ به‌قلم هادی حکیمیان/ انتشارات دفتر نشر معارف

کتاب فرار ماردوش/ به‌قلم سمیه سلیمانی/ انتشارات چاپ و نشر بین‌الملل

کتاب شبحی در پشت بام/ به‌قلم مجید ملامحمدی/ انتشارات به‌نشر

کتاب‌های برگزیده در هر بخش در مراسم اختتامیه جایزه شهید اندرزگو معرفی خواهند شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

می‌رسد مردی که زندان غلامان بشکند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از شاعران آیینی کشور همزمان با سالروز آغاز امامت امام زمان، مهدی موعود(عج)، تازه‌ترین اشعار خود را به پیشگاه مقدس حضرت تقدیم کردند. بخش‌هایی از این سروده‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید: 

محمدعلی یوسفی

می‌رسد روزی که عشق از آسمان سر می‌زند

می‌رود غم، شادی از آن سوی در، در می‌زند

می‌رسد نوری ز جنس روشنای مهر و ماه

او که چشمک بر تمام ماه و اختر می‌زند

می‌رسد سرو بلندی از میان باغ‌ها

قامتش پهلو به هر سرو و صنوبر می‌زند

می‌رسد یک شاخه گل با هزاران رایحه

بر در و دیوار دنیا مشک و عنبر می‌زند

«می‌رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند»

داد بر نامردمان مثل پیمبر می‌زند

می‌رسد آن کس که دارد ذوالفقار حیدری

گردن گردنکشان با تیغ حیدر می‌زند

می‌رسد یاور برای جمله مستضعفان

با همه مستکبران او حرف آخر می‌زند

می‌رسد آن تک‌سوار از ماورای قرن‌ها

داد خود را بر سر محراب و منبر می‌زند

***

عارفه دهقانی

ای آخرین ستاره چشم‌انتظارها

حلقه زدند دورِ نگاهت، مدارها

خورشیدی و تبلورِ نورِ زلالِ تو

سرسبز کرده وسعتِ آیینه زارها

ما شبنمیم و مِهرِ تو،مُهرِ قبول ماست

یک جرعه نور ریز به گوشه کنارها

تا شعله‌شعله عشق تو عیوق‌مان کند

ما ذره ذره دور تو گردیم بارها

ما را عصای دستِ کلیمانه‌ات ببین

تا بشکند طلسم همه شبه‌مارها

یک جمعه در طراوت باران ظهور کن

یک جمعه محو کن همه گرد و غبارها

از این به بعد، خیمه آرامِ چشمتان

باشد قرارگاهِ دلِ بی‌قرارها

باید همه به سمت نگاهت سفر کنند

باید یکی شوند خطوط  قطارها

میلاد عرفان‌پور

صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شب تار برملا خواهد شد

در راه، عزیزی است که با آمدنش
هر قطب نما، قبله نما خواهد شد

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم