شعری برای قهرمانان خرمشهر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازه‌ترین مطالب، یاد شهدای حماسه‌ساز را گرامی داشتند. 

 

احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازه‌ترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشته‌های معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را می‌توانید در ادامه بخوانید: 

ما آمدیم‌.‌.. اما نبودید

پروانه بودید و پیِ پروا نبودید
عین یقین بودید در رؤیا نبودید

در هاله ابهام بود امروز ایران
دیروز اگر قربانی فردا نبودید

در سنگر عشق آفرینی لحظه لحظه
یار شما بوده خدا تنها نبودید

نام سلحشوری زمین می‌ماند اگر که
ای اهل خرمشهر در دنیا نبودید

دل را به دریای فداکاری سپردید
هرچند خودهم کمتر از دریا نبودید

یادم نرفته هرچه انشا می‌نوشتم
حتی نشد یکبار در انشا نبودید

مایی نبود امروز شاید اصلاً اینجا
دیروز اگر با جان به فکرما نبودید

جئنا لنبقی روی دیوارت نوشتند
زیرش نوشتید آمدیم اما نبودید

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۱۰۲ روایت مردمی از امام جمعه مردمی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مردم پناه» به همت مرکز روایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی، در 212 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 102 خاطره مردم از امام جماعت شهید تبریز را روایت می‌کند؛ مردی که از مردم بود و پناه آنها. شهید آیت‌الله آل هاشم مردی بود که در میان مردم می‌زیست و با منش اخلاقی خود، حتی افرادی را که دل در گرو انقلاب نداشتند، مجذوب می‌کرد.

در مقدمه کتاب آمده است: «خبر شهادت سرنشینان پرواز اردیبهشت که پیچید، لابه‌لای روایت اشک‌ها و حسرت‌ها، یک کلمه را زیاد می‌شنیدیم: «ائل دار و مردمی». این کلمه شده بود فصل مشترک همۀ روایت‌ها، به خصوص روایت‌های مردم از آیت‌الله آل هاشم؛ امام جمعه‌ای که تراز جدیدی از امام جمعه بودن و مدیریت و تربیت ایجاد کرده بود. این تراز در عالم واقع جدید بود، اما در حقیقت نه. اصلاً بنا بود روحانی همین‌طور مردمی باشد؛ دوشادوش مردم رنج دیده. بنا بود امام جمعه همین‌طور باشد؛ در کنار مردم و همدرد با آنها. انگار زمان ما را بلعیده بود و منشور روحانیت امام خمینی(ره) شده بود گمشده جامعه و حالا که نمونه‌اش را در گوشه‌ای از شمال غرب کشور پیدا کرده بودیم، باید به همه نشان می‌دادیم منشور روحانیت نه تنها اصطلاحی انتزاعی نیست؛ بلکه حتی می‌تواند ما به ازای بیرونی داشته باشد.»

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

برای تدوین این کتاب، خاطرات مردم شهر با برگزاری پویش «روایت سید شریف شهید» گردآوری و منتخب آنها با هدف یکسان‌سازی قلم، بازنویسی شده است. گزیده‌ای از این روایت‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:

اتاق مخصوص

ارتباطش با خانواده شهدا طوری بود که انگار برادر خودش شهید شده است و این‌ها خانواده او هستند. هوایشان را خیلی داشت. با حاج حسن مشهدی عبادی، مسئول روابط عمومی تبلیغات ارتش تبریز، هماهنگ می‌کرد تا در عیدهای پیش‌رو حتماً به دیدار خانواده شهدا بروند. بعضی مراسم‌ها مثل سالگردها و ختم‌ها یا مراسم‌های مذهبی هم بود که خودش از طرف ارتش و مساجد برگزار می‌کرد.

تأکید می‌کرد که حتماً خانواده شهدا و جانبازان را دعوت کنند. با اطمینان می‌توانم بگویم مجلس ختم یک شهید را هم از دست نداد. برای جانبازان خیلی احترام قائل بود و به آنها اهمیت می‌داد. روزهایی که تبریز بود یا در بیمارستان به عیادتشان می‌رفت یا در خانه به دیدارشان.

 یکی از اتاق‌های بیمارستان ارتش را به پشتیبانی از جانبازها اختصاص داده بود آنجا را پر از وسایل ضروری کرده بود. هر جانبازی که می‌خواست ترخیص شود، از آنجا سهمیه داشت: رخت و لباس تمیز و مرتب خوراکی و پول سهمیه‌اش را که می‌گرفت، راهی خانه‌اش می‌شد.

نهی عملی

-حاج آقا، فلانی اصلاً روزه نمی‌گیره.

-از کجا می‌دونین؟

-خیلی راحت روزه خواری می‌کنه.

-خب شاید کسالت داره.

حاج آقا آل‌هاشم سعی داشت از اشتباه‌ها چشم‌پوشی کند، ولی این‌بار ظاهراً قضیه جدی شده بود، چند نفری این خبر را به ایشان گزارش کرده بودند. چند روز دیگر گذشت اما همچنان این ماجرا تکرار می‌شد. یک روز حاج آقا گفت: «به این آقا بگین بیاد دفتر!» چند نفر دیگر از کارکنان هم در دفتر بودند تا این آقا وارد اتاق شد، حاج آقا گفت: بابا من ایشون رو می‌شناسم، این مرد اصلاً اهل روزه‌خواری نیست. من هم فکر کردم کیه که می‌گن روزه نمی‌گیره. بعد هم به آن همکار گفت: شما بفرمایین سر کارتون اشتباه شده.

از آن روز به بعد این شخص دیگر روزه‌خواری نکرد و همیشه هم در نماز جماعت‌ها حاضر بود.

عیادت از نقاش شهدا

همسرم، آقای کریم‌نژاد، اطلاع داد که حاج آقا آل‌هاشم می‌خواهد به عیادت استاد مرتضی شریفی برود. استاد شریفی از اوایل انقلاب در زمینه هنر انقلابی فعالیت می‌کرد. زمانی که رایانه نبود، پوسترهای دستی طراحی می‌کرد. اوایل حضور حاج آقا آل‌هاشم در تبریز، استاد در بستر بیماری افتاد. حاج آقا وقتی اطلاع پیدا کرده بود به همسرم گفته بود که برای عیادت هماهنگ کند.

من 20 سال شاگردی استاد را کرده بودم و رفت و آمد داشتیم. زودتر رفتم به منزلش تا مقدمات پذیرایی را آماده کنم. وقتی گفتم قرار است امام جمعه بیاید عیادت، هم ذوق کرد و هم تعجب: «مگه امام جمعه هم میاد دیدن کسی مثل من؟ این دیدار برای من هم تازگی داشت و هیجان داشتم بدانم چطور جلو می‌رود. وقتی همسرم زنگ زد و گفت نزدیک خانه‌اند، جلوی در رفتم. یک تاکسی زرد رنگ ایستاد جلوی خانه و حاج آقا از آن پیاده شد. نه محافظی در کار بود نه تشریفاتی. آمد داخل و با استاد دیده‌بوسی کرد. بعد از احوال‌پرسی سراغ آثار استاد رفت، یکی یکی کارها را با دقت می‌دید و گاهی درباره برخی از آنها با استاد حرف می‌زد. مشخص بود رفتارش از روی علاقه است نه از سر بازکنی. جلوی یک تابلو ایستاد و شروع کرد به تحسین از هنر استاد. تابلوی نقاشی شهید آذرآبادی حق بود.

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

چند قدم بعد که به تابلوی شهید دیگری رسید، دوباره شروع کرد به تعریف و تمجید از اثر. خیلی خاکی و متواضع پای درد دل استاد شریفی نشست. قرار بود بسازبفروشی خانه استاد را بازسازی کند و او مجبور بود مدتی در خانه اجاره‌ای زندگی کند. خانه جدید جای مناسبی نداشت که استاد آثارش را نگهداری کند. حاج آقا تا مدت‌ها پیگیر محل مناسب برای آثار ایشان بود. با اینکه نتیجه‌ای نداشت، نفس این پیگیری برای همه ما ارزش داشت و دلگرممان می‌کرد که در استان کسی به هنرمند و هنرش بها می‌دهد.

عینک حاج آقا

-حاج آقا تشریف می‌برین مراسم افطاری؟

-من خونه خواهرم مهمونم. احتمال داره نرسم.

ماه رمضان بود و تازه به تبریز آمده بودند. یکی از هیئت‌ها برای مراسم افطاری کارت دعوتی فرستاده بود. از من که پرسیدند چطور حاج آقا آل هاشم را دعوت کنیم؟ گفتم: «خودتون برین پیش حاج آقاد و دعوتنامه رو بدین بهشون.» بعد از آن روز هی از من پیگیر بودند که حاج آقا می‌آد؟ نمی‌آد؟

اوایل حضور حاج آقا در تبریز بود و برای رفتن به جاهایی که نمی‌شناخت، احتیاط می‌کرد. چون بزرگان زیادی هم دوروبرش بودند به خودم جرئت نمی‌دادم حتی چیزی را پیشنهاد کنم. چون هیئت از من پیگیر بود، مجبور شدم زنگ بزنم و جویا شوم که گفتند مهمان‌اند. اصرار نکردم و گفتم: «حاج آقا هر طور راحت باشین ما در خدمتیم و قطع کردم.»

10 دقیقه‌ای گذشته بود که دوباره تماس گرفتند که کجایی؟ گفتم: «دارم میرم همون هیئت افطاری.» گفت: «همون جا جلوی در باش.» من هم رسیدم. پرسیدم: «حاج آقا آخه شما مهمون بودین؟»

گفت: «نه احساس کردم شاید بعداً بگن چون مسیر فکری هیئت خاصه، آل هاشم نمی‌آد.»

 این هیئت با فضاهای انقلابی و دفتر امام جمعه زیاد مأنوس نبود. تا وارد مجلس شد، همه بهت‌زده نگاه می‌کردند. انگار هیچ‌کس انتظار نداشت حاج آقا برود؛ حتی متولیان خود هیئت. افطار کرد و حدود 20 دقیقه‌ای نشست، بعد عذرخواهی کرد: «من خونه خواهرم مهمونم و باید برم.» خداحافظی کرد و رفت.

با یکبار آمدن کاری کردند کارستان. اهل آن هیئت و حتی خانواده‌هایشان را جذب انقلاب و نماز جمعه کردند. همان جا به ایشان گفتم: «حاج آقا، عینک شما هم انقلابیا رو می‌بینه و هم اونایی رو که با انقلاب مأنوس نیستن. شما امام جمعه هر دو هستین.»

تربیت پینگ‌پنگی

وسط بازی بود که فرمانده لشکر را صدا کردند، پای تلفن بازی نصفه ماند. حاج آقا عصرها با فرمانده لشکر پینگ‌پنگ بازی می‌کرد. بازی‌اش هم خیلی خوب بود و اغلب هم همه‌مان را می‌برد. فرمانده رفت جواب تلفن را بدهد. حاج آقا رو کرد به یکی از کارکنان که آنجا توی سالن ایستاده بود.

-تو بیا ببینم چیزی بلدی؟

او هم رفت پای میز. سرویس دست حاج آقا بود. تا طرف دستش را برد بالا که جواب سرویس را بدهد یک دسته کارت پاسور از توی جیبش ریخت روی زمین و میز. فرصت نشد تعجب کنیم یا نگران شویم. یک دفعه حاج آقا رو کرد به یکی از همراهانش.

-آقای فلانی بیا اینجا بیا!

تا طرف خواست به خودش بجنبد، حاج آقا بدون وقفه هی حرف توی حرف آورد.

-بدو ! بدو برو به فرمانده لشکر بگو فلان چیز چطور شد و فلان … جملات اصلاً مفهوم نبودند. مشتی کلمه درهم می‌گفت.

همین‌طور که تندتند از طرف می‌خواست کاری کند که اصلاً معلوم نبود چه کاری است، راه افتاد.

بابا به تو می‌گم… اصلاً ولش کن بذار برم خودم بهش بگم! و راهش را کشید و به سمت اتاقش رفت. همه این بازی‌ها را درآورده بود تا آن نیرو فکر کند اصلاً حاج آقا پاسورها را ندیده است. همیشه همین‌طور بود، هر وقت خطایی از کسی سر می‌زد، کم‌کاری یا لغو دستور طوری خودش را به ندیدن می‌زد که از خجالت آب می‌شدیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده‌یادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. 

یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

مرگ تدریجی مواریثِ فرهنگی

(نقد عملکرد وزارت میراث فرهنگی و توابعش، از جمله درباره مرمت خانه پدری آل‌احمدها)

لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ

(آیة 2، سوره الصف)

خانه تاریخی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم 15 سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایه‌گذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.

 از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجه‌ای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهره‌برداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بی‌خبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟

قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهم‌اند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:

*بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم، و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه خواهند ماند.

* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن ده‌ها صفحه کتاب مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد می‌گیرند و عمیق‌تر احساس هویت می‌کنند.

* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماری‌اند و با بی‌توجهی و تخریب آن‌ها، بخش مهمی از گنجینة هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.

* بناهای تاریخی جاذبه‌های مهم گردشگری‌اند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی می‌شوند.

پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالش‌های مداوم و ظاهراً لاینحل است؟

 مهمترین چالش‌ها درین راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بی‌توجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهی‌های کارشناسی و سرانجام، گرفتارشدن در دام مرمت‌های غیرعلمی و غیراصولی.

متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق آمدن برین چالش‌ها عبارتند از:

1) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی،

2) تربیت مرمت‌گر متخصص و متعهد،

3) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفه‌کننده،

4) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.

حال ببینیم درین رابطه چه کرده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به¬صراحت از حضور “دلالان” یاد کرده است و واگذاری پروژه‌های مرمتی به “پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی”. یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژه‌های مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!

اخبار ناگوار تازه‌ای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده می‌شوند، بی‌اعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوان‌های فریبنده‌ای مانند “نمایشگاه صنایع دستی”، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بی‌ربط، همراه با نصب سازه‌های فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.

و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آل‌احمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آل‌احمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیه‌ها و دست‌اندازی‌های اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینه‌های ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبرو می‌شویم.

وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان می‌اندازد. یک روز صورت‌وضعیت را بهانه می‌کند و یک روز ریز متر می‌خواهد. یک روز می‌گویند دریافت وام ربطی به صورت‌وضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری می‌گوید. گویی کارشناسان صندوق بهره‌برداری و احیای خانه‌ها و بناهای تاریخی، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!

بدون تردید، ادامه این روند نتیجه‌ای نخواهد داشت جز “مرگ تدریجی” میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

دیجی‌کالا و سود سرشاری که روانه جیب کتاب‌سازان می‌کند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ همزمان با برگزاری سی‌و‌ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران،‌ پلتفرم‌هایی مانند دیجی‌کالا و … نیز اقدام به برگزاری نماشگاه کتاب با تخفیف‌های 60 درصد کردند،‌ این اتفاق که اولین در نوع خود به شمار نمی‌رود، برای چندین سال متولی ادامه داشته و بارها انتقاد اهالی فرهنگ را به خود معطوف کرده است.

نمایشگاه کتاب دیجی‌کالا هر ساله دقیقا همزمان با نمایشگاه کتاب تهران به مدت 10 تا 12 روز برگزار می‌شود و تخفیف‌های غیر متعارف 50 تا 80 درصدی را بر کتاب‌ها اعمال می‌کند‌، اما مگر ناشری که خود در نمایشگاه کتاب تهران نهایت بتواند کتابش را با تخفیف 20 تا 25 درصدی عرضه کند،‌ می‌تواند همان کتاب را در دیجی کالا با تخفیف 60 درصد به فروش برساند؟

پاسخ منفی است،‌ چرا که در کنار عرضه کتاب‌های ناشران با درصد تخفیف‌های 10 تا 20 درصد،‌ عمده فروش کتاب‌های با درصد تخفیف بالا در دیجی‌کالا و پلتفرم‌های دیگر متعلق به ناشران پخته‌خوار است،‌ همان‌هایی که چند سالی است،‌ از دسترنج ناشران دیگر تغذیه می‌کنند و پروفروش‌های بازار را با اندکی تغییر در مقدمه و موخره با نام مترجمان خیالی و جعلی به فروش می‌رسانند،‌ همان ناشرانی که قرار بود دیگر در نمایشگاه کتاب تهران راه پیدا نکنند،‌ اما امسال حضور چشمگیری در نمایشگاه کتاب تهران داشتند.

همان‌هایی که یک تیم منحصر به فرد شبکه‌ای برای خود دست و پا کرده‌اند و مویرگی در جان نشر ریشه دوانده‌اند‌، همان‌هایی که تحت مدیریت ع. الف فعالیت می‌کنند و عمدتا کتاب‌هایشان یا به نام افراد خانواده و یا مترجمانی خیالی اسم‌گذاری می‌شود.

سال گذشته مدیران اداره کتاب وزارت ارشاد داستان جالبی را از گروهی کار کردن ناشران پخته‌خوار مطرح می‌کردند،‌ مترجمانی که همگی توسط یک خانم هدایت شده و کتاب‌ها را ترجمه می‌کردند،‌ جالب اینکه بالغ بر 20 کتاب از پرفروش‌های بازار بنام پسر 24 ساله این خانم به ثبت رسیده بود.

حالا این ناشران علاوه بر اینکه بازار نمایشگاه کتاب تهران را در دست داشتند،‌ در نمایشگاه‌های دیجی‌کالا و … نیز فروش بالایی را تجربه کرده‌اند. برای بررسی این نکته کافی است سری به سایت دیجی‌کالا بزنید و در فهرست پرفروشترین‌های 6 روز گذشته کتاب در این سایت،‌ به بررسی آثار بپردازید.

  نمایشگاه کتاب دیجی‌کالا از 18 اردیبهشت تا 31 خرداد ادامه داشته است‌، بنابراین با انتخاب پرفروش‌های 6 روز اخیر می‌توانید عمده پرفروش‌های روزهای پایانی نمایشگاه کتاب دیجی کالا را نیز مشاهده کنید،‌ نتیجه جست و جوی پرفروش‌ها نشان می‌دهد که 10 رکورد اول جست‌و‌جو متعلق به دو یا 3 ناشر کپی‌کار یا پخته‌خوار است،‌ آن‌هم کتاب‌های پرفروش بازار که برای نخستین بار توسط ناشران دیگری منتشر شده‌اند،‌ کتاب‌هایی مثل کتابخانه نیمه شب‌، معجزه شکرگذاری‌، انسان در جست وجوی معنا و …

قصه انتقاد ناشران و اهالی قلم به پلتفرم‌هایی مانند دیجی‌کالا سر دراز دارد و از نیمه دوم دهه 90 این انتقاد همواره وجود داشته و حتی پای نهادهای صنفی و وزارت ارشاد نیز به میان آمده است،‌ اما شکایت‌ها و مذاکرات و گفت‌وگوها با دیجی‌کالا راه به جایی نبرده است.

انتظار اهالی نشر این بوده که اگر پلتفرم‌ها قصد دارند به عنوان یک شبکه فروش مجازی خدمتی به نشر و اهالی آن داشته باشند،‌ از تخفیف متعارف کتاب استفاده کنند تا حیات ناشران و کتابفروشانی که صادقانه و سالم در این صنف پرچالش روزگار می‌گذرانند،‌ به خطر نیافتد،‌ چرا که فروش با تخفیف‌های40 تا 80 درصد هیچ امکان و توجیهی برای ناشر و فعال اصلی بازار نشر ندارد.

اما بررسی در پلتفرم دیجی‌کالا نشان می‌دهد که پرفروش‌ترین کتاب این پلتفرم در 6 روز اخیر «کتابخانه نیمه شب» با ترجمه «ز. ق» معرفی شده است، مترجمی که تنها کتاب‌‌هایی محدود را برای همین انتشارات منتشر کرده است؛ بررسی کتاب‌های این انتشارات نشان می‌دهد که عمده کتاب‌های ناشر از پرفروش‌های بازار کپی شده‌اند. برای این کتاب 5 هزار و 917 خریدار ثبت شده است،‌ کتابی که قیمت اصلی آن 358 هزار تومان ثبت شده اما با تخفیف 80 هزار تومان 64 هزار و 900 تومان عرضه شده است.

این در حالی است که نسخه اصلی این کتاب که توسط انتشارات کوله پشتی منتشر شده است‌، با قیمت 289 هزار تومان عرضه می‌شود.

دومین کتاب پرفروش دیجی‌کالا در 6 روز اخیر نیز «انسان در جست‌وجوی معنا» اثر ویکتور فرانکل بوده است که توسط یکی دیگر از ناشران پخته‌خوار و توسط مترجمی عرضه شده است که تنها چند کتاب از او در همین انتشارات چاپ و به بازار عرضه شده و این کتاب‌ها نیز همگی از پرفروش‌های ناشران دیگر بوده است.

اگرچه امروز دیجی‌کالا برای نمایشگاهی که حالا یازده دوره خود را برگزار کرده،‌ تبلیغات قابل توجهی می‌کند،‌ تبلیغاتی که پایشان به خبرگزاری تخصصی کتاب از زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز رسیده است، اما انتظار می‌رود،‌ نهادهای صنفی نشر و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیگیری موضوع و رایزنی با نهادهای ذیربط در محدود کردن نمایشگاه‌های همواره تخفیف که عمدتا تخفیف‌های غیرمتعارف را برای کتاب عرضه می‌کنند،‌ کوتاه ننشینند.

هومان حسن‌پور رئیس پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران،‌ پیش از این درباره عرضه با تخفیف کتاب در پلتفرم‌ها گفته بود:‌ انتقاد ما تنها متوجه پلتفرم‌ها به شکل خاص نیست،‌ بلکه ما به گستره فضای مجازی و گستره سطح شهر انتقاد داریم،‌ هر بازاری در این زمینه چه در فضای مجازی و چه سطح شهر فضایی اقتصادی دارد که افراد بسیاری از آن ارتزاق می‌کنند و ضربه‌های اقتصادی این اتزاق ناصحیح زمانی مشخص می‌شود که ما با روند رو به کاهش تولیدات جدید در عرصه نشر مواجه هستیم‌، تولیداتی که به معنا و مفهموم استاندارد خلق شده باشند و گرنه کتاب‌سازی‌ها که رو به رشدند.

حسن‌پور با اشاره به فروش کتاب با تخفیف‌های عجیب و غریب در سال‌های اخیر که دامنه آن نیز رو به رشد بوده است،‌ می‌افزاید: وقتی یک مشتری کتاب را با 50 درصد تخفیف می‌خرد، پیش خود می‌‌گوید،‌ عجب  پس کتابفروش می‌توانسته به من اینقدر تخفیف بدهد ‌و نداده است، البته مخاطب حرفه‌ای ما شاید این برداشت را نکند ولی مشکل ما این است که مخاطبان جدید که همه حرفه‌ای نیستند.کسی که کتاب ناشر دیگری را کپی می‌کند و بدون زحمت و هزینه با اسم دیگری منتشر می‌کند، چون هزینه نکرده است با تخفیف‌های بالا می‌فروشد، در حالیکه ناشر اصلی که هزینه‌هایی برای انتشار کتاب داده است،‌ کتابش نمی‌فروشد. در حوزه کتاب کارها باید تخصصی باشد، چرا داروخانه بصورت مجازی دارو نمی‌فروشد؟ چون فروش دارو یک کار تخصصی است. فروش کتاب هم برخلاف باور عموم یک کار تخصصی است.

از سوی دیگر این انتظار وجود دارد که وزارت ارشاد و خانه کتاب در برابر کتاب‌سازان یا پخته‌خواران از رویکرد منفعلانه فعلی خود کناره گیری کرده و برخوردهای جدی که در سال گذشته رفته رفته و پس از پیگیری‌های فراوان اهالی رسانه از مدیران سابق وزارت ارشاد رنگی از اجرا به خود گرفته بود،‌ را ادامه دهند. برخورد با کتاب‌سازان تنها با فرهنگ‌سازی که در آن هم بسیار عقب هستیم،‌ امکان پذیر نیست،‌ بلکه به صورت قانونی نیز باید اقدام به محدود کردن فعالیت آن‌ها کرد.

رایزنی تازه و مذاکره با پلتفرم‌ها می‌تواند آغازی برای دولت جدید در این راه باشد،‌ اگر عزمی وجود داشته باشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سالگرد محمدرضا آقاسی در بهشت زهرا برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری تسنیم، این مراسم با عنوان «آئینه کربلا نما» از سوی دفتر گردآوری و تدوین آثار محمدرضا آقاسی و با حضور خانواده، جمعی از هنرمندان‌، شاعران‌، دوستان و دوست‌داران زنده‌یاد آقاسی، روز پنج‌شنبه 8 خرداد از ساعت 17 در قطعه 25 شهدای بهشت زهرا (س) و در کنار مزار آن شاعر برگزار خواهد شد.

زنده‌یاد محمدرضا آقاسی متولد 24 فروردین 1338‌، در سن 46 سالگی در سوم خرداد سال 1384 در اثر عارضه قلبی آسمانی شد و در قطعه 25 در کنار شهدا آرام گرفت.

از این شاعر بیشتر از سه هزار بیت شعر در موضوعات مذهبی‌، اجتماعی‌، سیاسی و… بر جای مانده که در کتابی با عنوان «بر مدار عشق» در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. همچنین صوت و فیلم شعرخوانی‌های حماسی و احساسی آقاسی، جزو پربازدیدترین شعرخوانی‌ها در سال‌ها و دهه‌های گذشته است و با گذر زمان، از تازگی و تأثیرگذاری آنها کم نشده است.

گفتنی است رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت درگذشت آقاسی‌، از وی به‌عنوان شاعری «آزاده و بسیجی» نام بردند و فرمودند: «شعر روان و با مضمون و خوش‌ساخت آقاسی که بیانگر دل پاک و احساسات صادق و هنر خودجوش او بود، بی‌شک دارای جایگاه ویژه‌ای در ادبیات معاصر است».

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

خاطراتی شنیدنی از «رئیسی عزیز»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «رئیسی عزیز»، نوشته فائزه سعادتمند از جمله آثار منتشر شده درباره شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی، خادم جمهور، است که از سوی انتشارات حماسه یاران منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

این کتاب که کار نگارش آن به منظور معرفی بیشتر رئیس جمهور شهید از همان لحظات ابتدایی پس از اعلام خبر شهادت ایشان آغاز شد، دربردارنده خاطرات افراد متعدد از شهید رئیسی در موقعیت‌های مختلف زندگی این شهید عزیز است. در واقع کتاب تلاش دارد با بررسی و ارائه خاطرات وی، نگاهی بیندازد به سیر زندگی رئیس جمهور شهید در مقاطع مختلف؛ بدین‌منظور مطالب کتاب به برهه‌های مختلف حضور شهید در آستان قدس، قوه قضائیه و ریاست جمهوری اختصاص دارد. خاطراتی که از افراد مختلف به ویژه اعضای هیئت دولت در این مدت از شهید جمهور مطرح شده، بخش قابل توجهی از کتاب را تشکیل می‌دهد.

در معرفی این اثر آمده است: آدم باورش نمی‌شود مردی که در مواجهه با مردم مثل آینه زلال و شبیه یک پدر، دلسوز بود، چطور مقابل اجنبی و ظلم غربی‌ها به مردم ایران در تمامی عرصه‌ها،‌ با آن صلابت و جدیت سخن می‌گفت؟!

سید ابراهیم رئیسی , کتاب , کتاب صوتی ,

او که مقابل تمام توهین‌ها و سرزنش‌ها و بی‌احترامی داخلی‌ها سکوت می‌کرد، چطور مقابل خارجی‌ها ذره‌ای از موضع عزت پایین نمی‌نشست؟! او یقیناً با همین اخلاص و خلق و مرام عجیبش شد عزیز دل یک ملت! و حالا بنا داریم با کتاب «رئیسی عزیز» او را به تمام آنها که کمتر می‌شناسندش معرفی کنیم.

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم: 

اول خرداد، روزی که آمادگی خودش را برای حضور در انتخابات 1400 اعلام کرد، کشور مشکلات فراوانی داشت؛ اقتصادی، بهداشتی، سیاسی. سخت‌ترین روزها را سپری می‌کردیم. برایم تعریف می‌کرد: «وقتی همسرم متوجه شد کاندیدا شدم، گریه کرد. گفت: آقا! چرا با این وضعیت قبول کردید سکان کشور رو به دست بگیرید؟ آبروتون رو می‌برن! به ایشون گفتم: آبروی من در برابر دینم و کشورم و رهبرم هیچ ارزشی نداره!»

راوی: حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی زمانی فرد، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان

درآمدش کم نبود؛ معاون قوه قضائیه بود بالاخره. اگر می‌خواست، می‌توانست خانه‌ بزرگ‌تری در مناطق بهتر تهران داشته باشد؛ اما نخواست. هرچه مسئولیتش بالاتر رفت، از آن خانه‌ دو طبقه‌ی نقلی که نصف پولش را با قرض جور کرده بود، تکان نخورد. همان هم طبقه‌ بالایش در اختیار مهمان‌های شهرستانی خانواده بود. یکبار که رفته بودم منزلش، گفتم: «خونه‌تون چقدر کوچیکه حاج‌آقا؟!»

‌ـ‌ آقای فرازی! ما دوتا بچه که بیشتر نداریم، کافیه برامون.

راوی: حجت‌الاسلام‌والمسلمین عباس فرازی‌نیا، رئیس اداره ارتباطات حوزوی آستان قدس رضوی

آن روز بنا بود تصمیم مهمی در دولت گرفته شود. خودم را رساندم به صندلی آقای رئیس‌جمهور. سرم را و گفتم: «حاج‌آقا! اگه این تصمیم گرفته بشه، هم به نفع خود شماست، هم دولت.»

ـ‌ آقای زلفی‌گل! دیگه این حرف رو نزنی‌ها! ما کاری رو ‌نمی‌کنیم که به نفع خودمون باشه. کارایی باید انجام بگیره که به نفع مردم و نظام باشه. نباید عوام‌گرا و دنبال به دست آوردن محبوبیت باشیم. اگر ما یک جراحی رو انجام می‌دیم که پشتوانه‌ کارشناسی داره و دقیق هست، حتی اگه به ضرر خودمونم هست، باید انجامش بدیم. منافع ملی و مردم مهمه!

راوی: محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری

کتاب صوتی «رئیسی عزیز» با صدای نسرین اسنجانی و آرمان ضیائی‌مهر در ایران صدا در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پاشنه آشیل کاغذ ایرانی در تولید نوشت‌افزار ایرانی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بازار کاغذ در ایران طی چند سال گذشته یکی از پر التهاب‌ترین بازارها بود. نوسان قیمت در این بازار که یکی از کلیدی‌ترین مواد اولیه محصولات مختلف از جمله نوشت‌افزار به شمار می‌آید، در برهه‌ای چنان شدید بود که باید قیمت آن را مانند طلا و ارز، به صورت لحظه‌ای بررسی می‌کردیم. در چنین شرایطی، دولت وقت در تابستان 1398 تصمیم گرفت کاغذ مصرفی تولیدکنندگان نوشت‌افزار را از دایره ارز 4200 خارج کند؛ تصمیمی که تولیدکنندگان را با موقعیت جدیدی مواجه کرد؛ آن هم در تابستان که گُل کار تولیدکنندگان نوشت‌افزار به شمار می‌آید و فصل برداشت تلاش یک ساله آنها به حساب می‌آید. 

مجمع ایران‌نوشت در یک سال گذشته تلاش کرد در جهت حمایت از تولید داخل، به سمت استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید محصولاتی مانند دفتر مشق حرکت کند؛ کاری که در وهله اول ساده به نظر می‌رسید؛ به ویژه آنکه توان تولید برخی از کارخانه‌های کشور افزایش یافته و توانسته بخشی از نیاز مصرفی در داخل را پاسخگو باشد. اما تجربه یک ساله برخی از تولیدکنندگان نوشت‌افزار چندان در این مسیر مثبت نبوده است و ادامه این همکاری با اما و اگرهایی همراه است. 

مهدی کلانتری، مدیرعامل مجمع ایران‌نوشت، در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به تجربه استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید نوشت‌افزار گفت: تولیدکنندگان امکان استفاده از کاغذ ایرانی را دارند، اما نوشت‌افزار کار ذائقه‌ای است و باید نیاز و سلیقه مصرف‌کننده را برای این امر در نظر گرفت؛ چرا که در غیر این صورت تولیدکننده از بازار رقابتی حذف خواهد شد. 

وی با اشاره به استفاده از کاغذ ایرانی در تولید کتاب‌های درسی ادامه داد: استفاده از کاغذ در تولید کتاب درسی با تولید در دفتر مشق متفاوت است؛ چرا که کتاب عمدتاً برای خواندن استفاده می‌شود، نه نوشتن. رنگ کاغذ ایرانی سفید کامل نیست، به همین دلیل در کتاب برای استفاده دانش‌آموزان بهتر است. حتی کاغذهای خارجی هم الآن به همین سیاق رنگ تولید می‌شود. 

مدیرعامل مجمع ایران نوشت اضافه کرد: استفاده کاغذ ایرانی در دفتر مشق با اما و اگرهایی همراه است؛ چون این کاغذ کمی پرز دارد و کار نوشتن را برای دانش‌آموزان سخت می‌کند؛ به ویژه دانش‌آموزانی که با مداد می‌نویسند، نمی‌توانند به صورت روان در دفتر بنویسند. از سوی دیگر، برخلاف کتاب، در دفتر تحریر بحث رنگ از جمله ملاک‌های انتخاب مصرف‌کننده است. 

به گفته کلانتری؛ در یک سال گذشته چند تولیدکننده اقدام به استفاده از کاغذ ایرانی برای تولید دفتر حرکت کردند، اما بخشی از تولیدات روی دستشان مانده است.

مشکل پرداخت، مسئله دیگری است که در بحث استفاده از کاغذ ایرانی برای تولیدکننده نوشت‌افزار ایرانی مطرح است. تولیدکنندگان عنوان می‌کننده که نحوه پرداخت کاغذ ایرانی که عمدتاً به صورت پیش‌پرداخت است، کار را برای آنها سخت می‌کند؛ در حالی که خرید کاغذ خارجی برای آنها در بازار ساده‌تر است و می‌توانند به صورت چک یا حتی قسطی پرداخت کنند. کلانتری با توجه به این موضوع، بر رقابتی کردن قیمت کاغذ ایرانی تأکید و اضافه کرد: تجربه این یک سال برخی از تولیدکنندگان نشان می‌دهد که قیمت کاغذ ایرانی با کاغذ خارجی تقریباً برابر در می‌آید. این در حالی است که قاعدتاً باید اختلاف قیمتی وجود داشته باشد که تولیدکننده به استفاده از تولید داخل رغبت پیدا کند. 

وی با بیان اینکه توسعه توان داخلی در تولید کاغذ و گسترده‌تر کردن دایره استفاده آن در کشور با مدل دولتی میسر نمی‌شود، ادامه داد: کاغذ ایرانی باید در بازار توزیع شود و تولیدکننده از بنکدار شهرش آن را تهیه کند. از سوی دیگر، بحث نقدینگی برای تولیدکنندگان از جمله موضوعات مهمی است که باید در نحوه پرداخت به آن توجه داشت. 

مسیر رسیدن به خودکفایی در تولید کاغذ در دولت سیزدهم و با حضور رئیس جمهور شهید سرعت گرفت. این توجه و تأکید که از شخص اول دولت به بدنه دولت تزریق می‌شد‌، موجب شد تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور از چهار هزار تن در ابتدای دولت به 80 هزار تن در عرض سه سال برسد،‌ همچنین پاسخ به نیاز کاغذ کتاب‌های درسی در کشور نیز از مسیر تولید داخلی محقق شود و از خروج 50 میلیون دلار ارز از کشور جلوگیری شود.  کلانتری با اشاره به این ظرفیت و تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت از کاغذ ایرانی و تولید داخل، از ادامه گفت‌وگوها با تولیدکنندگان کاغذ در کشور خبر داد و تأکید کرد: اگر موانعی که یاد شد، بتوان رفع کرد، کاغذ ایرانی می‌تواند وارد چرخه تولید نوشت‌افزار ایرانی شود. برای رسیدن به این امر، نیازمند در نظر گرفتن نیاز مصرف‌کننده و خارج شدن از حالت دولتی کارخانه‌ها هستیم. 

به نظر می‌رسد با سرمایه‌گذاری بیشتر در این بخش از کارخانه‌های کاغذ، می‌توان دایره مصرف آنها را در کشور گسترش داد و از سوی دیگر، بخشی از بدنه تولید کشور را از نوسانات فصلی و گاه و بیگاه ارز در کشور، واکسینه کرد. چنان که پیش از این، امید نیک‌نژاد مدیرعامل کارخانه چوب و کاغذ مازندران، در گفت‌وگویی با تسنیم در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان کیفیت کاغذ ایرانی را در این زمینه افزایش داد، گفته بود: بله،‌ طبیعتاً اگر از خمیر بیشتری استفاده کنیم، آب‌اکسیژنه بیشتری استفاده کنیم،‌ کیفیت بهتر نیز می‌شود،‌ اما هزینه‌های تمام‌شده نیز افزایش پیدا می‌کند،‌ اکنون مشکل پرز کاغذ تا اندازه بسیاری حل شده است،‌ نمی‌گویم به صفر رسیده است، ما زمانی کاغذی را برای آموزش و پرورش می‌فرستادیم که هم سوراخ داشت، هم پرز. ما امروز می‌توانیم روی درصد روشنایی کاغذ،‌ روی درصد نخودی‌رنگ بودن کاغذ کار کنیم،‌ اما بهای تمام‌شده افزایش پیدا می‌کند،‌ امروز کاغذ ما با کاغذی که با ارز نیمایی وارد کشور شده است،‌ تفاوت قیمت دارد‌، اگر کاغذ وارداتی با ارز آزاد وارد شود،‌ قطعاً تفاوت قیمت چشمگیر‌تر هم می‌شود، آیا توان استفاده وجود دارد؟

نوشت‌افزار ایرانی در یک دهه گذشته توانسته با افزایش سهم خود از بازار و عرضه محصولات با قیمتی مناسب و مقرون به صرفه، به اولین انتخاب خانواده‌های ایرانی تبدیل شود. افزایش توان تولید نوشت‌افزار در چند سال گذشته تا جایی بوده که بخشی از بدنه تولیدکنندگان این اقلام، امروز به صادرات محصولات خود فکر می‌کنند. دفتر مشق از جمله این اقلام است که امروز قادر است میزان مصرف تمام کشور را پاسخ دهد و اگر چالش‌های تحریم و … را نداشته باشد، به صادرات نیز بیندیشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

آموزش سواد مالی به کودکان با این کتاب‌ها


به گزارش خبرگزاری تسنیم، کسب مهارت سواد مالی و برخورداری از مدیریت مالی می‌تواند در سنین مختلف صورت گیرد؛ اما آموزش و یادگیری آن در سنین کودکی آسان‌تر و مؤثرتر است. کودکانِ بسیاری در محیط خانواده به دلیل نداشتن دغدغه کسب درآمد می‌توانند با بهره‌مندی از مهارت سواد مالی و هوش مالی قدمی مفید در مسیر داشتن زندگی اقتصادی مناسب و سالم بردارند. همچنین، داستان‌هایی که مبتنی بر فرهنگ و سبک زندگی ایرانی هستند با توجه به شرایط اقتصادی جامعه می‌توانند به کودکان ایرانی در یادگیری این مهارت ارزشمند بیشتر کمک کنند.

مجموعه شش جلدی «داستان‌های سواد مالی» که با عناوین مختلفی تألیف شده است، بر اساس رویکردهای ذکر شده می‌تواند برای کودکان و والدینی که دغدغه آموزش سواد مالی به فرزندان‌شان را دارند، مناسب باشد.

عناوین این مجموعه عبارت‌اند از: «کلاه ناقلا» اثر کلر ژوبرت و «پیراهن مهمانی» اثر فاطمه دانشور جلیل با تصویرگری فاطمه خسرویان، «بهترین هدیه‌ی روز مادر» نوشته سارا عرفانی و «تصمیم‌های دشوار» نوشته فاطمه شایان‌پویا و ملیحه شاهرخی‌جاوید با تصویرگری سیده زینب حسینی و «راز دُم‌پنبه‌ای» به قلم سمانه خاکبازان و «پیک دوچرخه» به قلم فرشته امیری با تصویرگری مریم فاضلی.

کتاب , سوره مهر , ادبیات کودک و نوجوان ,

در بخشی از متن کتاب «پیک دوچرخه» می‌خوانیم:

وقت بیکاری، با هر چیزی دم دستم بود بازی می‌کردم. یک بار داشتم با سرعت هرچه تمام‌تر، پیچ ساعت مچی مادرم را می‌چرخاندم که یک دفعه توی دستم شکست. مادرم خیلی ناراحت شد. مخصوصاً وقتی آقای ساعت‌ساز گفت که ساعتش تعمیر نمی‌شود.
از آن روز به بعد فقط یک چیز برایم مهم بود؛ خریدن ساعت مچی برای مادرم.

نشر مهرک، مجموعه شش جلدی «داستان‌های سواد مالی» را در 24 تا 36 صفحه مصور رنگی و بهای 175 هزار تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

بازگشت «ماه غریب من» به کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،«ماه غریب من»، نوشته مجید ملامحمدی از جمله کتاب‌های نوشته شده درباره امام رضا(ع) است که تلاش دارد در قالب داستان، به روایت بخش‌هایی از سیره رضوی و دوران زندگانی علی ابن موسی الرضا(ع) بپردازد. 

کتاب در چهار فصل تشکیل شده و نویسنده با ارائه بیش از 60 قصه، کوشیده به جنبه‌های مختلف زندگی امام هشتم(ع) بپردازد. 

«بهشت مدینه»، «هشتمین آسمان»، «سفر به سرزمین غربت» و «سرانجام تنهایی» عناوین فصل‌های این اثر است و ملامحمدی داستان خود را از زندگی نجمه خاتون، مادر حضرت(ع) آغاز می‌کند، سپس در ادامه به تولد ایشان، وقایع مهم زندگی امام رئوف از جمله حرکت به سمت خراسان، ماجرای ولایتعهدی، وقایع رخ داده در طول سفر، دیدارها، یاران امام، مناظرات علمی ایشان و در نهایت به شهادت حضرت می‌پردازد. 

کتاب , داستان , امام رضا (ع) ,

ملامحمدی که برای دوستداران ادبیات دینی، نام آشنایی است در «ماه غریب من» داستان‌ها را روان و خواندنی ارائه می‌دهد. نثر نویسنده گاه شاعرانه می‌شود اما این موضوع دردسر خاصی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند. 

شخصیت‌پردازی خوب از دیگر نقاط قوت «ماه غریب من» است؛ به‌طوری که مخاطب نوجوان به راحتی می‌تواند با آن همذات‌پنداری کرده و مفاهیم اخلاقی و تربیتی مد نظر نویسنده را به صورت غیرمستقیم و با همراهی شخصیت‌های مختلف داستان، دریابد. 

سیزدهمین چاپ از این کتاب به تازگی از سوی انتشارات به‌نشر در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شمه‌ای از شکوه سیرت صادق آل محمد(ع)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «فواره گنجشک‌ها»، نوشته محمود پوروهاب از جمله معدود آثاری است که تلاش دارد بخشی از شکوه سیرت امام صادق(ع) را برای گروه سنی کودک در قالب داستان روایت کند.

کتاب حاضر شامل 32 داستان کوتاه است که نویسنده در هرکدام، به بخشی از خصائص اخلاقی و سیره این امام همام اشاره کرده است. حکیمه سادات نظیری، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، نگاهی انداخته است به این اثر از پوروهاب. این یادداشت در آستانه سالروز شهادت صادق آل محمد(ع) به این شرح منتشر می‌شود:

زندگی اهل بیت(ع) پس از شهادت سیدالشهداء دگرگون شد. خلفای بعد از یزید، می‌دانستند که دیگر آزار و اذیت امام جامعه و به شهادت رساندن ایشان بهای بسیار سنگینی دارد پس…

«فواره گنجشک‌ها» داستان زندگی امام جعفر صادق(ع) است. داستان‌هایی روان و دلنشین که از کودکی و تولد امام آغاز شده و روزهای امامت امام محمدباقر(ع) و شهادت ایشان را نیز نشان می‌دهد. این کتاب به خوبی نشان می‌دهد که خلفای پس از یزید، چطور امام را در سخت‌ترین لحظه‌ها محاصره می‌کردند و همین نکته سختی کار ائمه را نشان می‌دهد.

 

داستان‌های کتاب از زوایای مختلفی نوشته شده و جنبه‌های گوناگونی از زندگی امام صادق(ع) را به ما نشان می‌دهد. مثلاً داستان تولد امام از زبان دخترک کوچک و شیرین زبانی روایت می‌شود که دختر خادمه خانه است و با تولد امام، انگار که فواره گنجشک‌ها را احساس می‌کند. گنجشک‌هایی که می‌پرند و سروصدا می‌کنند و شادترین لحظه عمرشان را جشن می‌گیرند.

گاهی هم داستانی می‌خوانیم از سیاست بازی خلفا و اذیت و آزارهایی که برای تحقیر یا توهین به اهل بیت ترتیب می‌دادند. برخی داستان‌ها هم ما را می‌نشاند پای نور امام و حال و هوای حجره و زندگی باصفای امام ششم شیعیان را به تصویر می‌کشد.

مولای ما جعفر صادق(ع) بیشترین شاگردان را در طول سال‌های امامت اهل بیت، تربیت فرموده است. این شاگردان بعدها کتاب نوشته‌اند، خودشان تدریس کرده و شاگردان بیشتری را از نور علم امام سیراب کرده‌اند.

زندگی امام ششم شیعیان از جهات بسیاری قابل توجه است؛ چرا که با جهان ما سوای همه نکاتی که در عصر اهل بیت وجود دارد، به جهت علمی بودن همبستگی بالایی دارد. شاید خواندن خط به خط زندگی امام هم برای ما واجب باشد. برای ما شیعیانی که در عصر علم‌زدگی زندگی می‌کنیم و بسیار می‌بینیم که مسلمانان و علی الخصوص شیعیان را محکوم به عقب‌ماندگی می‌کنند.

«فواره گنجشک ها» تلاش درخشانی از محمود پوروهاب است تا شده حتی یک گام به امام جعفر صادق(ع) نزدیک شویم. اما این گام گام اول است.

امروز یکی از بزرگترین جهادها می‌تواند جهاد علمی باشد چرا که اگر جهاد علمی شاخ ظلم را نمی‌شکست این‌همه شهدای هسته‌ای و دانشمند نداشتیم. همین امر نشان می‌دهد علم‌اندوزی و پیشرفت روز افزون کشورهای اسلامی، دشمن را چنان به زمین می‌کوبد که اینطور دست به ترور می‌زند.

«فواره گنجشک‌ها» داستان است. داستان‌های کوتاهی که حتی نوجوانان می‌توانند بخوانند و لذت ببرند. همین آینده سازان جوان و غیور.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم